‏نمایش پست‌ها با برچسب اقتصاد، آزادی، جمهوری ایرانی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب اقتصاد، آزادی، جمهوری ایرانی. نمایش همه پست‌ها

۱۳۸۹ مرداد ۱۶, شنبه

بیچاره مردمی که اقتصاد ندارند، به چه کارهایی که دست نمی زنند!

اونی که می گفت اقتصاد مال خره (به انتهای این مطلب توجه کنید) خودش میدونست که چه اهداف شومی در سر داره که این حرف را زد. چوبش را هم در 30 سال گذشته همون پابرهنگانی خوردند که این حضرت آغا! را بر سر کار آوردند. امروزه فرهنگ، هنر، ادبیات، سینما، علم، تکنولوژی، احترام و تفریح و دلخوشی و حتی دین و خداباوری (ضرب‌المثل: شکم گرسنه ایمان ندارد) و انسانیت مال کشورها و مردمانی هست که اقتصاد خوبی دارند و مردم از سطح زندگی بالایی برخوردارند. اگر در این گفته شک دارید این عکس ها را ببینید:

- وضعیت زندگی گنجشک ها در کشورهایی که در آنها اقتصاد مال خر نیست و حساب و کتاب دارد و مردمشان سیر و مرفه هستند:

- اما اینجا ایران ماست. همان جایی که اقتصاد به فرموده رهبر کبیر! مال خر است! ببینید مردم برای پر کردن شکم خود چه بلایی را بر سر این پرندگان کوچک می آورند:
آیت الله خمینی در در جمع کارکنان پخش رادیو بود که “اقتصاد برای خر است”، را حواله مخالفان میکند:
”من نمیتوانم تصور کنم، هیچ عاقلی نمیتواند تصور کند که بگویند ما خون هایمان را دادیم که خربزه ارزان بشود، ما جوانهایمان را دادیم که خانه ارزان بشود، این منطق باطلی است که شاید کسانی انداخته باشند، مغرض ها انداخته باشند، توی دهن های مردم که بگویند ما خون دادیم که مثلا کشاورزی مان چه بشود. آدم خودش را به کشتن نمیدهد که کشاورزی اش چه بشود. همه دیدید که تمام قشرها، خانم ها ریختند توی خیابان ها، جوان ها ریختند توی خیابان ها، در پشت بام ها در کوچه و برزن و همه جا، فریادشان این بود که اسلام میخواهیم، برای اسلام است که انسان میتواند جانش را بدهد، اولیا ما هم برای اسلام جان دادند نه برای اقتصاد، اقتصاد قابل این نیست. آن هایی که دم از اقتصاد می زنند و زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند از باب اینکه انسان را نمیدانند یعنی چه، خیال میکنند انسان یک حیوانی است که همان خورد و خوراک است. منتها خورد و خوراک این حیوان با حیوانات دیگر یک فرقی دارد. این چلوکباب میخورد، او کاه میخورد. اما هر دو حیوانند، اینهایی که زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند، اینها انسان را حیوان میدانند. حیوان هم همه چیزش فدای اقتصادش است. زیر بنای همه چیزش، الاغ هم زیر بنای همه چیزش اقتصادش است.”
بیچاره ملتی که اقتصاد ندارد! ....

۱۳۸۹ تیر ۱۶, چهارشنبه

به چند مقاله ساده و خوب برای "فواید دموکراسی در اقتصاد" جهت پخش بین بازاریان و کسبه نیازمندیم!

اعتصاب روز سه شنبه بازاریان تهران واکنش های مختلفی را در بین فعالین جنبش سبز بر انگیخت. جدای از مباحث مربوط به لزوم ورود جنبش سبز به فاز اعتصابات سراسری و فلج سازی دولت نامشروع کودتایی، یک عده فرصت را غنیمت شمردند برای تاختن به بازاریان که بگویند آنها در پی منافع و سود و زیان خودشان هستند و به دنبال دموکراسی نیستند، چرا که در بهبوهه قیام مردمی آنها بازار را تعطیل نکردند و به مردم نپیوستند. اگر این تحلیل درست باشد اینجاست که ضعف بزرگ جنبش سبز بیش از پیش آشکار می شود و آن چیزی نیست جز عدم اطلاع رسانی جنبش سبز به مردم در باب فواید دموکراسی (مردمسالاری) برای اقتصاد.

من خودم به شخصه یک بار یک فرد بازاری را نسبت به فواید دموکراسی (مردمسالاری) توجیه می کردم دو دلیل برایش آوردم که او را در فکر فرو برد و مطمئنم اگر مُبلِغ خوبی برای دموکراسی (مردمسالاری) نباشد مطمئنا آن را به هیچ وجه در جای دیگر تخریب نمی کند!
اولین چیزی که گفتم این بود که اگر سیستم ما هم بر مبنای دموکراسی (مردمسالاری) باشد، نظیر آنچه که در کشورهای سوئیس و سوئد و ژاپن هست، تورم پایین میاید، قیمت ها با ثبات میشود، و در نتیجه قدرت خرید مردم بالاتر میرود و متعاقب آن فروش مغازه شما ده برابر میشود.
دومین حسن سیستم دموکراسی (مردمسالاری) هم این است که توریست های فراوانی توی مملکت می آیند و باز هم فروش مغازه شما را چند برابر می کنند. تازه اینبار توریست به دلار خرج می کند! الان حتی کشورهای توسعه نیافته عربی حوزه خلیج فارس نظیر یمن هم توریست دارند چه برسد به اینکه یک کشور خوب بر پایه دموکراسی قوی بسازیم.

و بدین ترتیب این شخص با مثال های عینی و ملموس من پذیرفت از آنجایی که کلیه کشورهای دارای دموکراسی (مردمسالاری) دارای اقتصاد خوب هم هستند بنابراین دموکراسی آنطور که آخوندها از آن بد میگویند نیست و کالای گرانبهایست که چون نون آخوندها را آجر می کند و به مفت خوری پایان می دهد از اینرو با آن مخالفت می کنند.

باید از فواید دموکراسی در اقتصاد نوشت و به صورت شب نامه در آورد و انداخت توی حجره های بازار. باید همه اقشار مختلف جامعه را از فواید دموکراسی برای اقتصاد آگاه کرد. اقتصاد با زندگی همه ما در ارتباط هست. و فهم این نتایج میتواند ما را سریعتر به دموکراسی پایدار برساند.

آیا کسی هست که بتواند به صورت ملموس و واقعی، بدون فرافکنی، مقالاتی خوب درباره فواید دموکراسی برای اقتصاد تهیه کند؟ مطلبی که واقعی باشد و در عین حال ساده تا قشرهای مختلف مردم راحت درکش کنند؟ با مثال های واقعی از دگرگونی اقتصاد افراد قبل و بعد از دموکراسی در کشورهای دیگر. باید وارد این بحث های خیلی مهم شد و در سطح جامعه آنها را پخش کرد.
اکنون فرصت پرورش ذهن های آماده تغییر بزرگ برای ایران آینده است.
لطفا کمک کنید.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۱, شنبه

بیچاره ملتی که اقتصاد ندارد، به چه کارهایی که دست نمی زند!

در مطلب پیشین از این دست مطالب، اشاره شد به بیچارگی ملتی که به اصطلاح رهبرش 31 سال پیش فرمان اقتصاد مال خر است صادر کرد و گفت: ما چه کار به اقتصاد داریم! ما می خواهیم زندگی مادی و معنوی شما مرفه باشد، اقتصاد مال خر است!... و امروز شکار موش منبع کسب درآمد برای برخی مردم شده است! (اینجا)
اونی که می گفت اقتصاد مال خره (به انتهای این مطلب توجه کنید) خودش میدونست که چه اهداف شومی در سر داره که این حرف را زد. چوبش را هم در 30 سال گذشته همون پابرهنگانی خوردند که این حضرت آغا! را بر سر کار آوردند. امروزه فرهنگ، هنر، ادبیات، سینما، علم، تکنولوژی، احترام و تفریح و دلخوشی و حتی دین و خداباوری (ضرب‌المثل: شکم گرسنه ایمان ندارد) مال کشورها و مردمانی هست که اقتصاد خوبی دارند و مردم از سطح زندگی بالایی برخوردارند. اگر در این گفته شک دارید این مطلب را بخوانید:

حتما قبلا این عکس پایین را در اینترنت دیده اید که هندوانه فروشی برای جلب توجه مشتریانش هندوانه هایش را با اسپری قرمز رنگ، رنگ پاشی می کند تا مشتریان بیشتری را به خود جذب کرده و هندوانه های سفید رنگش را بخرند!

حال بشنوید حکایت تاسف برانگیز زیر را از مردمانی که چون اقتصاد ندارند لاجرم بلای جان یکدیگر می شوند برای کسب اندکی درآمد بیشتر:

تولید هندوانه با رنگهای تقلبی/ آب رنگ می کنند تا هندوانه قرمز شود
دیگر هندوانه ها را به شرط چاقو نمی خرند،خیال فروشنده ها جمع است که هندوانه هایشان گوشتی و قرمز رنگند. این اتفاق نه با تغییرات ژنتیکی بلکه با اضافه کردن ماده ای شیمایی در کانالهای ورودی آب کشاورزی در جالیزگاه شبانکاره بوشهر توسط برخی کشاورزان رخ می دهد.
به گزارش خبرنگار مهر، نزدیک به 30 هکتار از زمینهای کشاورزی منطقه شبانکاران در پایین دست "سد رئیس علی دلواری" استان بوشهر، سالانه زیر کشت محصولات جالیزی می رود. اما در اقدامی نادر بعضی از کشاورزان این منطقه ماده ای شیمیایی را در جویبارهای منتهی به جالیزها رها می کنند تا ماده محلول که حاوی رنگدانه های قرمز شیمیایی است بعد از جذب به وسیله ریشه ها گوشت هندوانه ها را قرمزتر کند.
در این منطقه رنگدانه های جادویی به غیر از روان شدن در جویبارهای محصولات کشاورزی، به گلوی گوسفندان قربانی نیز ریخته می شود و دامداران برای اینکه خون گوسفندان قصابی شده شان رنگی تر باشد آنها را به خوردن ماده های رنگی محلول در آب ترغیب می کنند، این دو اتفاق و اتفاقهای مشابه به شدت با واکنش بیولوژیستها و متخصصان محیط زیست انسانی همراه شده و آنها نسبت به این رفتار کشاورزان و دامداران هشدار داده اند.
یک فعال محیط زیست در بوشهر به خبرنگار مهر گفت: این اتفاق به یک باور ذهنی در کشاورزان تبدیل شده است. آنها فکر می کنند رنگی کردن آب جویبارها می تواند داخل هندوانه ها را رنگی کند در حالی که این رنگدانه های ناشناخته ممکن است به دلیل سمی بودن منجر به تغییرات بیولوژیکی در بدن مصرف کنندگان شود و آثار زیانباری برای بدن دارد.

مجتبی عوض زاده تاکید کرد: این مواد شیمیایی محلول در آب می تواند بعد از مدتی خاک را نیز دچار تغییرات ساختاری و شیمیایی کند که نتیجه آن ضرر به خود کشاورزان، محیط زیست انسانی و طبیعی و بافت گیاهی منطقه است.
از دیگر سو، یک کارشناس ارشد بیولوژی در گفتگو با خبرنگار مهر فرایند استفاده از مواد رنگی محلول در آب را پدیده ای ناشناخته و کاملا غیر علمی برای تغییر رنگ میوه ها دانست و گفت: برای تغییر رنگ هندوانه باید تغییراتی در ژن هندوانه به وجود بیاید و البته گاهی بیولوژیستها ریزمغذیهایی را به هندوانه ها اضافه می کنند که موجب افزایش حجم هندوانه می شود. این ریزمغذیها استانداردی دارد که مجموعه ای از بیست مواد و یا "عنصر آلی" برای تقویت خاک است و به آن بیست بیست می گویند.
فاطمه بیگلری با اشاره به اینکه ماده رنگ دهنده شیمایی محلول می تواند شبیه مواد سمی باشد که به عنوان عنصری متحرک از طریق ریشه ها جذب ساقه ها و تنه گیاه و خود محصول می شود.
وی گفت: هر ماده ای خارج از ارگانیزم می تواند کارکرد گیاه را تغییر دهد، در کشتزارهای صیفی جات هر گونه ماده سمی می تواند از طریق جذب به میوه، مصرف کنندگان را دچار مسمویتهای شدید کند.
این بیولوژیست تاکید کرد: آنتی اکیسدانها (رنگریزه ها) در گیاهان و محصولات صیفی به خودی خود خاصیت ضد سرطان دارند و البته در مقالات معتبر دنیا تاکید شده که با افزایش دادن "بیان ژن" می توان رنگ هندوانه را حتی تغییر داد و برای این تغییر باید آنتی اکسیدان "لیکوپن" که مرکزیت رنگ ریزه در هندوانه است را دگرگون کرد. با این حال در کشورهای مثل آفریقای جنوبی به طور طبیعی بعضی هندوانه ها با رنگ غیر قرمز هم تولید می شود.
بیگلری تغییر در ساختار ژنتیکی گیاهان را امری مرسوم و کاملا تکامل یافته توصیف کرد و افزود: اینکه با تغییر رنگ آب با مواد ناشناخته و رنگدانه های سمی و شیمیایی بتوان رنگ داخل میوه های مثل هندوانه و یا طعم آنها را تغییر داد برای ما ناشناخته است و به نظر می رسد کاری غلط باشد و به نوعی می تواند باعث تغییر خاک نیز شود.
اگر چه احداث کانالهای آب در قالب طرحهای آبخیز داری و هدایت آب به سمت پائین دست در این منطقه زیر سدی نیمه کاره رها شده و آب کافی به زمینهای شبانکاره نمی رسد اما تولید محصولات صیفی مثل خیار، گوجه و خریزه و هندوانه در جالیزهای فصلی منطقه شبانکاران ادامه دارد و در بعضی مواقع چنین اتفاقات نادری نیز رخ می دهد.
منبع: خبرگزاری مهر
آیت الله خمینی در در جمع کارکنان پخش رادیو بود که “اقتصاد برای خر است”، را حواله مخالفان میکند:
”من نمیتوانم تصور کنم، هیچ عاقلی نمیتواند تصور کند که بگویند ما خون هایمان را دادیم که خربزه ارزان بشود، ما جوانهایمان را دادیم که خانه ارزان بشود، این منطق باطلی است که شاید کسانی انداخته باشند، مغرض ها انداخته باشند، توی دهن های مردم که بگویند ما خون دادیم که مثلا کشاورزی مان چه بشود. آدم خودش را به کشتن نمیدهد که کشاورزی اش چه بشود. همه دیدید که تمام قشرها، خانم ها ریختند توی خیابان ها، جوان ها ریختند توی خیابان ها، در پشت بام ها در کوچه و برزن و همه جا، فریادشان این بود که اسلام میخواهیم، برای اسلام است که انسان میتواند جانش را بدهد، اولیا ما هم برای اسلام جان دادند نه برای اقتصاد، اقتصاد قابل این نیست. آن هایی که دم از اقتصاد می زنند و زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند از باب اینکه انسان را نمیدانند یعنی چه، خیال میکنند انسان یک حیوانی است که همان خورد و خوراک است. منتها خورد و خوراک این حیوان با حیوانات دیگر یک فرقی دارد. این چلوکباب میخورد، او کاه میخورد. اما هر دو حیوانند، اینهایی که زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند، اینها انسان را حیوان میدانند. حیوان هم همه چیزش فدای اقتصادش است. زیر بنای همه چیزش، الاغ هم زیر بنای همه چیزش اقتصادش است.”

۱۳۸۹ فروردین ۲۸, شنبه

بیچاره ملتی که اقتصاد ندارد!

اونی که می گفت اقتصاد مال خره (به انتهای این مطلب توجه کنید) خودش میدونست که چه اهداف شومی در سر داره که این حرف را زد. چوبش را هم در 30 سال گذشته همون پابرهنگانی خوردند که این حضرت آغا! را بر سر کار آوردند. امروزه فرهنگ، هنر، ادبیات، سینما، علم، تکنولوژی، احترام و تفریح و دلخوشی و حتی دین و خداباوری (ضرب‌المثل: شکم گرسنه ایمان ندارد) مال کشورها و مردمانی هست که اقتصاد خوبی دارند و مردم از سطح زندگی بالایی برخوردارند. اگر در این گفته شک دارید این مطلب را بخوانید:

آغاز شکار موش در بوشهر/ شایعه کشف یک محموله بزرگ موش!
بوشهر - خبرگزاری مهر: خرید هر موش به مبلغ 1500 تومان در بوشهر آنقدر با استقبال مردم این شهر روبرو شده است که حتی برخی افراد دست به واردات موش کرده اند به گونه ای طی امروز و دیروز کشف یک محموله بزرگ موش در ورودی شهر بوشهر بر سر زبان مردم این شهر افتاده است.
به گزارش خبرنگار مهر در بوشهر، هرچند هیچ منبع و مسئولی در بوشهر این خبر را تایید نکرده است اما با شریط موجود کشف این محموله دور از انتظار به نظر نمی رسد.
شورای اسلامی شهر بوشهر هفته گذشته طرحی تحت عنوان مبارزه با موش توسط مردم مطرح کرد که با استقبال عمومی و اظهارات جالب مردم این شهر روبرو شد.
در طرح شکار موش توسط مردم بوشهر به ازای تحویل هر موش مبلغ 1500 تومان به تحویل دهنده قرار می گیرد تا این عاملی انگیزشی باشد تا مردم به مبارزه با موشها ترغیب شوند.
این روزها پرهیجانترین موضوع مورد بحث مردم بوشهر، شکار موش و درآمدی است که می توان از این طریق کسب کرد هرچند زمان آغاز این طرح، نحوه و مکان تحویل موشها هنوز تعیین و مشخص نشده، اما شکار موش از نیمه های هفته گذشته در شهر بوشهر توسط برخی افراد آغاز شده است.

- موشها را کجا تحویل دهیم
یکی نوجوان بوشهری که علاقه زیادی به این طرح پیدا کرده است، می گوید: من از چهارشنیه هفته پیش تاکنون بیش از 20 موش گرفته ام و هرگاه به شهرداری مراجعه می کنم می گویند این موضوع ربطی به ما ندارد.
علی مرادی افزود: چند بار به شهرداری مراجعه کرده ام اما کسی جوابگو نبوده است و مجبور شدم موشهایی را که با زحمت زیاد شکار کردم مجبور شدم، خاک کنم. وی با بیان اینکه می تواند درآمد خوبی از این طریق کسب کند، اظهار داشت: امیدواریم شهرداری سریع مکان تحویل موشها را مشخص کند تا ما کارمان را آغاز کنیم.

این نوجوان در خصوص سئوال خبرنگار مهر در خصوص شکار این تعداد موش آن هم طی چند روز گفت: خانه ما در محلات قدیمی شهر بوشهر قرار دارد و منزل مخروبه ای که در روبروی خانه ما قرار دارد، پرورشگاه موش (با خنده) است.
وی در ارتباط با چگونگی شکار موشها گفت: در همه منازل محلات قدیمی تله موش وجود دارد علاوه بر اینکه خودم سه تله موش خریده ام و حدود پنج تله دیگر را نیز از همسایه قرض گرفته ام که البته همسایه وقتی فهمید موشها ارزش ریالی پیدا کرده اند تله ها را پس گرفت!
مرادی افزود: علاوه بر این خودم سمی را از مخلوط کردن چند سم تولید کرده ام که موشها به محض خورن آن می میرند.

این نوجوان که در مقطع سوم راهنمایی تحصیل می کند، گفت: در فصل تابستان که مدرسه تعطیل است تمام وقتم را به شکار موش ها خواهم گذراند.

- پرورش موش راه خواهم انداخت
یکی دیگر از شهروندان بوشهری گفت: در صورتی که شهرداری در بلند مدت به اجرای این طرح اقدام کند بابت بازدهی بالای تولید موش، پرورش موش راه خواهم انداخت.
رضا که فارغ التحصیل رشته کارشناسی محیط زیست است، می گوید: به رغم اینکه حدود یک سال است فارغ التحصیل شده ام اما تاکنون موفق نشده ام سرکار بروم.
وی اظهار داشت: باتوجه به زاد و ولد بالای موشها و مدت باروری کم موش های نوزاد می توان از تولید موش ها بالاترین بهره را برد.
رضا اضافه کرد: هر موش در هر مرحله باروری بیش از 7 موش متولد می کند که هر نوزاد نیز بعد از مدتی آماده جفتگیری و تولید مثل است.

- موش ها ایجاد اشتغال می کنند
وی افرود: به رغم پیگیری های متعدد متاسفانه که شغلی برای ما ایجاد نشد اما امیدواریم با کمک موش های شغلی نیز برای ما ایجاد شود.
وی اظهار داشت: حتی علاوه بر اشتغالی که ممکن است برای خودم ایجاد شود ممکن است زمینه اشتغال چند نفر دیگر نیز فراهم شود.

- نرخ تعیین شده منصفانه نیست
یکی دیگر از شهروندان بوشهری نیز گفت: باتوجه به اینکه موش های موجود در شهر بوشهر به دو نوع بومی و غیر بومی تقسیم بندی شده اند نرخ اعلام شده برای موشهای غیربومی که نسبت به بوی بزرگتر هستند، منصفانه نیست.
یردان پناه افزود: موش های بزرگتر هرچند نسبت به موش های کوچکتر از چالاکی کمتری برخوردارند اما گرفتن آنان و شکارشان بسیار سخت تر است.
وی اظهار داشت: موشهای غیربومی حق موشهای بومی را می خورند و گسترش آنان در شهر بوشهر نیز افزایش یافته و این نرخ اعلام شده نوعی اجحاف در حق موشهای بومی است.

- قیمت منازل قدیمی بوشهر بالا می رود
وی با بیان اینکه خانه های قدیمی محلی مناسب برای تولید و زاد و ولد موش ها است، گفت: با اجرای این طرح به قیمت خانه های قدیمی به لحاظ برخورداری از جانور با ارزشی به نام موش بالاتر می رود.
یزدان پناه افزود: بافت قدیم و سنتی بوشهر محلی مناسب برای تولید موش ها است این طرح ممکن است موجب تحول و خرید و بیشتر خانه ها در این بافت شود.

گربه ها کاملا زباله خوار می شوند
وی افزود: با کم شدن موشها، گربه هایی که در شهر بوشهر وجود دارند کاملاً زباله خوار خواهند شد که این امار مشکلاتی را برای بهداشت جامعه به همراه خواهد داشت.
این شهروند بوشهری افزود: هرچند گربه های موجود از حوصله کمتری جهت شکار موش برخوردار هستند اما گربه هایی هستند که سنت خود را فراموش نکرده و به شکار موش می پردازند.
اینکه طرح امحا موشها که همواره عاملی برای تهدید سلامت انسانها بوده اند تبدیل به دغدغه شهروندان و مسئولان شود البته موضوع مطلوبی است، اما اینکه عده ای به پرروش آن بیندیشند، یا نوجوانان و افراد کم سن به شکار موش به عنوان کسب درآمد فکر کنند، مقوله ای است که بی شک تبعات غیرقابل پیش بینی خواهد داشت.
به هر حال مسئولان باید تدابیری برای پاکیزگی و بهداشت شهر اتخاذ کنند و شکی نیست که همکاری مردم در موفقیت طرح بسیار موثر است، اما به نظر می رسد در پس هر طرح مصوبی باید مدتها کار کارشناسی و بررسی میدانی در ابعاد مختلف وجود داشته باشد.

به هر حال امید است این طرح به رغم نقایصش بتواند شر موشها را از سر مردم بوشهر کم کند.

آیت الله خمینی در در جمع کارکنان پخش رادیو بود که “اقتصاد برای خر است”، را حواله مخالفان میکند:
”من نمیتوانم تصور کنم، هیچ عاقلی نمیتواند تصور کند که بگویند ما خون هایمان را دادیم که خربزه ارزان بشود، ما جوانهایمان را دادیم که خانه ارزان بشود، این منطق باطلی است که شاید کسانی انداخته باشند، مغرض ها انداخته باشند، توی دهن های مردم که بگویند ما خون دادیم که مثلا کشاورزی مان چه بشود. آدم خودش را به کشتن نمیدهد که کشاورزی اش چه بشود. همه دیدید که تمام قشرها، خانم ها ریختند توی خیابان ها، جوان ها ریختند توی خیابان ها، در پشت بام ها در کوچه و برزن و همه جا، فریادشان این بود که اسلام میخواهیم، برای اسلام است که انسان میتواند جانش را بدهد، اولیا ما هم برای اسلام جان دادند نه برای اقتصاد، اقتصاد قابل این نیست. آن هایی که دم از اقتصاد می زنند و زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند از باب اینکه انسان را نمیدانند یعنی چه، خیال میکنند انسان یک حیوانی است که همان خورد و خوراک است. منتها خورد و خوراک این حیوان با حیوانات دیگر یک فرقی دارد. این چلوکباب میخورد، او کاه میخورد. اما هر دو حیوانند، اینهایی که زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند، اینها انسان را حیوان میدانند. حیوان هم همه چیزش فدای اقتصادش است. زیر بنای همه چیزش، الاغ هم زیر بنای همه چیزش اقتصادش است.”

چرا باید فریاد بزنیم اقتصاد، آزادی، جمهوری ایرانی؟

۱۳۸۸ بهمن ۲۶, دوشنبه

اینروزها طرح شعارهای اقتصادی برای جنبش سبز از نان شب هم واجب تر است!

این روزها شعارهای مختلفی از سوی افراد طرح میشه و خارج از تنوع آن نشون میده که چقدر مشکلات مختلف در سطح جامعه هست که باعث شده مردم شعارهای گوناگونی را برای خواسته های خودشون مطرح کنند. اما مسایل و مشکلات اقتصادی چیزی هست که نباید به سادگی از کنار آن گذشت.
شب عید نزدیک است و طبق عادت هرساله قیمت ها افزایش شدید پیدا می کنند. بنابراین باید استراتژی پرداختن به مسایل اقتصادی به سرعت در تمامی گروه های سبز فراگیر شود تا لایه های پایین جامعه که از این مشکل رنج می برند هم به صف مبارزان سبز علیه ظلم و ستم حاکم بپیوندند.
برای این منظور در گام اول باید شعار نوشتن های روی اسکناس و دیوار را به سمت شعارهای اقتصادی سوق دهیم. شعارهایی را که بر پشت بامها یا در خیابان ها فریاد می زنیم هم سعی کنیم در همین رابطه باشد. در گام بعدی از کارشناسان اقتصادی جنبش سبز بخواهیم مقاله های اقتصادی که برای همه مردم قابل فهم باشند تولید کنند و ما آنرا همه جا پخش و تکثیر کنیم. و راههای دیگر...

در زیر برخی از شعارهای مطرح شده در این روزها را مشاهده می کنید که آنهایی که به امور اقتصادی مرتبطند درشت تر از بقیه دیده می شوند:

- سید علی بی وطن، مسکو میری یا پکن؟
- دولت جنایت می کند، رهبر حمایت می کند
- آزادی اندیشه، با این نظام نمیشه
- کار دین با خدا، دین از سیاست جدا
- شعار ملت ما، دین از سیاست جدا
- ایران زمین یکصدا، ننگ بر این کودتا
- نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران
- ایران شده ویرانه، دولت فکر لبنانه
- مردم ایران بی خونه، نصرالله بنز می رونه!
- سفره سپاهی پر مرغه، بس که حق مردم رو خورده!
- از کودک ایرانی گرفت نان شبش را، تا شیخک لبنانی کشد عربده اش را
- سفره خالی ز نانه، نظام فکر لبنانه
- بنجل چینی نمی خوایم، دولت دینی نمی خوایم!
- ولایت استبداد، نابود بايد گردد
- ننگ بر دیکتاتوری، چه شاه باشه چه رهبری
- ما ميگيم شاه نميخوايم، اسمشو رهبر ميزارن!
- دو دشمن واقعي، احمدي و رهبري
- ولايت استبداد، نابود بايد گردد
- سپاهی جدا شو، با ملت همصدا شو
- پول نفت چی شده، خرج سپاهی شده
- تجمع صلح آمیز، حق مسلم ماست
- جوراب فروش پيرم، حقتو پس ميگيرم
- جای سران دولت، خوشه خشم ملت
- رفراندوم، رفراندوم، این است خواست مردم
- اقتصاد، آزادی، جمهوری ایرانی

عاقبت ملتی که اقتصاد ندارد:
نمایشگاه کالای ارزان و هجوم کرمانیها

۱۳۸۸ بهمن ۱, پنجشنبه

سبزهای عالم برای 22 بهمن حول محور یک یا دو شعار کلیدی با هم متحد شوید!

این روزها شعارهای مختلفی از سوی افراد طرح میشه و خارج از تنوع آن نشون میده که چقدر مشکلات مختلف در سطح جامعه هست که باعث شده مردم شعارهای گوناگونی را برای خواسته های خودشون مطرح کنند.

شعارهای زیبایی چون:
- این ماه ماهه بهمنه، سِد علی وقت رفتنه
- سید علی بی وطن، مسکو میری یا پکن؟
- دولت جنایت می کند، رهبر حمایت می کند
- آزادی اندیشه، با این نظام نمیشه
- کار دین با خدا، دین از سیاست جدا
- شعار ملت ما، دین از سیاست جدا
- ایران زمین یکصدا، ننگ بر این کودتا
- نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران
- ایران شده ویرانه، دولت فکر لبنانه
- مردم ایران بی خونه، نصرالله بنز می رونه!
- از کودک ایرانی گرفت نان شبش را، تا شیخک لبنانی کشد عربده اش را
- سفره خالی ز نانه، نظام فکر لبنانه
- بنجل چینی نمی خوایم، دولت دینی نمی خوایم!
- ولایت استبداد، نابود بايد گردد
- ننگ بر دیکتاتوری، چه شاه باشه چه رهبری
- ما ميگيم شاه نميخوايم، اسمشو رهبر ميزارن!
- دو دشمن واقعي، احمدي و رهبري
- ولايت استبداد، نابود بايد گردد
- تجمع صلح آمیز، حق مسلم ماست
- سپاهی جدا شو، با ملت همصدا شو
- جوراب فروش پيرم، حقتو پس ميگيرم
- جای سران دولت، خوشه خشم ملت
- رفراندوم، رفراندوم، این است خواست مردم
- اقتصاد، آزادی، جمهوری ایرانی

از این شعارهای بی نظیر برای برپایی سونامی شعارنویسی بر روی دیوارها و اسکناس ها در بهمن ماه استفاده کنید.

اما در روز 22 بهمن اینکه یک جمعیت متحد میلیونی یک صدا یک خواسته واحد را فریاد بزنند چیز دیگریست و ارزش به مراتب بالاتری دارد. تعداد شعارها را باید کمی محدودتر کنیم تا در روز 22 بهمن یک صدا و یکپارچه تر باشیم. بنابراین روی چند شعار مهم تکیه کنید که با رسیدن به اونها بقیه شعارها هم تحقق پیدا کنه.
این روزها عمدتا دو شعار کلیدی برای راهپیمایی 22 بهمن طرح میشه که در زیر به شرح و توضیح اونها می پردازیم. البته شعار دوم کمی دستکاری شده است که دلایل این امر در زیر آورده شده است:

1- رفراندوم، رفراندوم، این است خواست مردم
یا: رفراندوم، رفراندوم، رفراندوم .... بگو .... رفراندوم، رفراندوم، رفراندوم
رفراندوم يا همه پرسي عمومی يعني مراجعه به آرا و افكار عمومي براي رد يا قبول امري. البته نه رفراندومی که مجریش دولت کودتا و ناظرش فسیلهای شورای نگهبان باشند چون معلومه که نتیجه ای که از صندوقها میاد بیرون چیه!!!
پرسش این رفراندوم چیست؟ خیلی ساده: رفراندوم برای تغییر نظام.
و این یعنی اینکه طی یک همه پرسی کاملا آزاد و عمومی که زیر نظر کلیه مجامع و سازمان های مردمی صلاحیت دار داخلی و نیز با حضور نمایندگان سازمان ملل و همچنین با نظارت نمایندگان ارسالی از 140 کشور مطرح جهان برگزار می شود جمهوری اسلامی به رای دوباره مردم گذاشته شود که آیا مردم ایران می خواهند کشورشان به همین رویه فعلی اداره شود یا خواستار جایگزینی جمهوری اسلامی با سیستم حکومتی دیگری هستند. تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد!

2- اقتصاد، آزادی، جمهوری ایرانی
این شعار ابتدا به صورت "استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی" ظهور پیدا کرد و ضربه مهلکی را بر پیکره رژیم وارد ساخت. اما مگر ایران و ایرانی مانند هندوستان مستعمره بریتانیا یا کشور دیگری بوده است که بخواهد شعار استقلال سر بدهد؟ پس بهتر است برای کشوری که مستقل بوده و استقلال دارد شعار بهتری را مطرح کنیم که با آن پایه های استقلالش بیش از پیش محکم و محکم تر گردد. و آن چیزی نیست جز اقتصاد و وضع معیشت مردم. چراکه ملتی که اقتصاد خوب دارد همه چیز دارد.
اونی که می گفت اقتصاد مال خره خودش میدونست که چه اهداف شومی در سر داره که این حرف را زد. چوبش را هم در 30 سال گذشته همون پابرهنگانی خوردند که این حضرت آغا! را بر سر کار آوردند. امروزه فرهنگ، هنر، ادبیات، سینما، علم، تکنولوژی، احترام و تفریح و دلخوشی و حتی دین و خداباوری (ضرب‌المثل: شکم گرسنه ایمان ندارد) مال کشورها و مردمانی هست که اقتصاد خوبی دارند و مردم از سطح زندگی بالایی برخوردارند. با این شعار می فهمانیم که دنبال سیستمی هستیم که حرف اول را اقتصاد و وضعیت معیشت مردم میزنه و سیاست مدار آینده باید هر تصمیمی را که میگیره در راستای بهبود وضع اقتصاد مردم ایران باشه.

در مرحله بعد آزادی هست که اگر با اقتصاد همنشین بشه جامعه ای که مردم از زندگی و زنده بودن خودشون لذت می برند ساخته میشه. آزادی هم تنها اسم یک میدون نیست که سلب کنندگان آزادی ملت سالی یکبار توش تجمع کنند! آزادی اندیشه، آزادی پوشش، آزادی مذهب و آزادی تک تک ایرانیان در انتخاب طرز تفکر و نوع زندگی ملاک ماست.

جمهوری ایرانی هم یعنی جمهوری ایران. و ی آخرش هم برای درست شدن قافیه هست که ریتم شعار به هم نخوره. و این یعنی اینکه ما جمهوری را برای ایران می خواهیم. جمهوري ايراني يعني جمهوري كه براي همه ايرانيهاست. صفت ایرانی برای جمهوری تنها نشان دهنده کشوری (ایران) است که ساکنانش (ایرانیان) خواستار استقرار جمهوری در آن هستند. وگرنه جمهوریت با هر پسوندی تهی نمودن آن از معنای مردمسالاری است. جمهوری ایرانی = جمهوری برای کشور ایران. جمهوری ایرانی یک شعار حداقلی است و تمام اقشار جامعه را از هر قوم و مذهب و رنگ و نژاد و غیره با تمام عقاید پوشش میدهد. برخلاف جمهوری اسلامی که یعنی حکومتی تمامیت گرا بر مبنای ایدئولوژی اسلامی من درآوردی که فقط بخش بسیار اندکی از جامعه مذهبی کشور ما را شامل می شود.

سوال: آیا طرح این شعار به اسلام ضربه می زند؟!

عده ای می گویند طرح این شعار باعث جدایی طیف مذهبی جامعه از جنبش سبز می شود، بنابراین نباید مطرح گردد! اصولا این از همان ترفندهای آخوندها برای سلطه بر ملت است که لولویی را می سازند و آنرا در ذهن مردمان گنده می کنند. سپس خود را سپر بلای این لولوی خودساخته میکنند تا راه نجات جامعه و مردم تلقی شوند. می گویند جمهوری اگر اسلامی نباشد دین و ایمان مردم بر باد می رود!
پاسخ خیر است ... اگر دین و مذهب و باور خدا و پیغمبر به جمهوری اسلامی بند بود که معنای این حرف این است که مسلمانانی که در کشورهای دیگر زندگی می کنند و نیز تمام مسلمانانی که در قرنهای گذشته زندگی می کردند اصولا دین نداشته اند چون جمهوری اسلامی نداشتند!!! اینها بهانه ای برای ادامه حکومت فرصت طلبان مذهبی در راستای چپاول دوباره مملکت است. اینبار اگر گول این حرفها را بخوریم واقعا باید به حال این مملکت و آیندگانش گریست! کیست که نداند بزرگترین ضربه بر پیکر دین را همین جمهوری اسلامی و آخوندهای آن وارد آوردند که مردم دسته دسته از دین خارج شده اند. طرف برای گرفتن پاسپورت یک کشور خارجی و فرار از این مهلکه ای که آقایان به نام مذهب ساخته اند حاضر است هر بهایی بپردازد. آقایان و بانوان مذهبی هم میهنم اگر این حرفها را باور نمیکنید یک لحظه از خواب غفلت بیدار شده و به در سفارت کشورهایی چون کانادا و استرالیا در تهران بروید و ببینید حاصل عباداتتان در این 31 سال را! اگر باز هم باور نمی کنید روزنامه همشهری را بردارید و با یک تور مسافرتی به کشور ترکیه، امارات متحده عربی یا ارمنستان بروید و ببینید حاصل 31 سال حکومت مذهب بر جامعه ما را بر پیشانی جوانان وطن آواره در این کشورها. همین. حرف دیگری نمی ماند.

واژه جُمهور در لغتنامه بدین معنا هست:
جمهور. [ جُ] (ع اِ) ریگ توده بلند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || همه مردم . (منتهی الارب ). جل الناس و اشرافهم . (اقرب الموارد). توده. گروه. (فرهنگ فارسی معین ). || معظم از هر چیز. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). بخش اعظم یک چیز. (فرهنگ فارسی معین ). ج ، جماهیر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || حکومتی که زمام آن بدست نمایندگان ملت باشد و رئیس آن رئیس جمهور خوانده شود. ۞ جمهوری . [ جُ] (ص نسبی ، اِ) طرز حکومتی که رئیس آن (رئیس جمهور) از جانب مردم کشور برای مدتی محدود انتخاب میشود.
این شعار برای رژیمی که سی سال در این روز بر طبل جمهوری اسلامی می کوبد با صرف میلیاردها تومان پول و کشاندن مردم برای مشروعیت خودش همچون تیر زهرآگینی است که در دم نفس رژیم را خواهد گرفت. تصور و بازتاب اینکه مردم یک کشور در سالگرد انقلاب آن کشور جمع شوند و آن حکومت را در خیابان نفی کند را خود شما بهتر می دانید!

علاوه بر اینکه این دو شعار کلیدی را می توان یک صدا فریاد زد، می توان بر روی برگه های A4 با رنگ سبز شعار (رفراندوم) و (اقتصاد، آزادی، جمهوری ایرانی) را نوشت یا تایپ کرد. تصور کنید وقتی صدها هزار نفر دست نوشته ای مشترک در دستان خود داشته باشند و بدینسان اتحاد و یکصدایی خود را فریاد بزنند. قطعا تاثیر این نوع اعتراض بیشتر خواهد بود تا اینکه افراد در گروه های 600-500 نفره شعارهای متفاوت سر دهند.