به دلیل وجود برخی مشکلات شخصی نویسنده ارتش سبز، این وبلاگ بسته می شود. امیدوارم اگر از خوانندگان ارتش سبز بوده اید شما هم در فکر ایجاد وبلاگی شبیه به آن باشید بدین ترتیب شما این سلسله را ادامه بدهید! تنها چیزی که در این مدت به من امید و انرژی برای فعالیت می داد لینک هایی بود که از وبلاگ های دیگر به ارتش سبز داده می شد. امیدوارم همچنان به مطالب فعلی آموزشی ارتش سبز در وبلاگتان لینک دهید! همچنین در نظر داشته باشید چنانچه به کامنت های شما پاسخی داده نمی شود به دلیل بسته شدن این وبلاگ و لاگین نکردن و توقف فعالیت آن می باشد.
شما را به دو امر بسیار بسیار مهم توصیه می کنم:
1-همواره در وبلاگ های خود، جدید ترین روش ها و برنامه های عبور از فیلترینگ اینترنت را در ستون های کناری وبلاگ خود آموزش دهید! در همه حال در پراکندن جدیدترین برنامه های کاربردی جهت عبور از فیلترینگ اینترنت غفلت نکنید و آنرا فراموش نکنید! باز تاکیید می کنم در همه حال نسبت به آموزش و پخش جدیدترین مواد لازم جهت عبور از فیلترینگ اینترنت در بین دوستان خود بکوشید! با شما هستم! خودِ خودِ شما!
2- تعلیمات مدرن برای دموکراسی و آزادی خواهی و رعایت حقوق اقلیت و اکثریت و حقوق بشر و مدرن اندیشی و آزادی حق پوشش و آزادی مسائل جنسی، فرهنگ آشتی با مردم همه کشورهای جهان و ... را به درون تاکسی ها و اتوبوس ها و منازل و نشست های خانوادگی نیز بکشانید و تنها به وبلاگ نویسی و اینترنت بازی بسنده نکنید که کلید مدرن سازی و پیشرفته شدن ایران ما در مدرن شدن عامه مردم کوچه و بازار است و بس! آن اکثریت 80 درصدی که دسترسی به اینترنت ندارند!
- چون یکه و تنها به جنگ با شمشیر حضرت محمد و حضرت علی و حضرت عُمَر رفته است!
- چون یکه و تنها به جنگ با باورهای غلط و رفتارهای اجتماعی کثیف ما ایرانیان رفته است!
- چون یکه و تنها به جنگ با آخوندهای عبوس و حوزه های جهلیه ویرانگر ایران رفته است!
- چون یکه و تنها به لجن کشیدن ساواکی های باقیمانده رژیم شاهنشاهی مطلقه پرداخته است!
- چون یکه و تنها شیر فاضلاب کمپ لایبرتی را بر سر و سبیل و روسری سازمان مجاهدین خلق باز کرده است!
- چون یکه و تنها به جنگ پان ترکان و دیگر تجزیه طلبان و دشمنان تاریخی سرزمین ایران رفته است!
- چون یکه و تنها سر و روی نویسندگان مغلطه کار و عوام فریبی چون شریعتی را قهوه ای می کند!
- چون یکه و تنها ماله کشی های روشنفکران دینی را برملا و بی اثر می کند!
- چون یکه و تنها به جنگ با استبداد شاهان سابق و استبداد ملایان معاصر رفته است!
و ....
و ما کم داریم مبارزان آزادی خواهی را که همزمان در چندین جبهه در حال نبرد و دفع کثافت کاری های مردمی یا ریدمان نیروهای سیاسی و مذهبی فاضلابی یا خیانت کاران میهن ما باشند و از این منظر بهرام مشیری یک پدیده منحصر به فرد محسوب می گردد!
حال مشاهده می شود عده ای سلطنت طلب مطلقه از اینکه بهرام مشیری ابعاد استبداد سابق ساواکی را برای نسل جوان تشریح می کند، بسیجی وار به او حمله کرده و او را با لفظ هایی چون: شتر و منقلی و تریاک نرسیده مورد عنایت همایونی قرار می دهند! بدین جهت این پست برای حمایت از بهرام مشیری که یک تنه رستم وار به جنگ دیوهای اهریمنی و مقدس زمان رفته است توسط ارتش سبز نگاشته می شود! صد البته کارهای ایشان بدون اشکال نبوده و نیست اما چیزی که هست در مجموع عملکرد ایشان، محاسنش بسیار بسیار بیشتر از معایبش می باشد و محاسن بسیارش، معایب اندکش را می پوشاند!
با تشکر فراوان از بهرام مشیری به خاطر روشنگری های تاریخی و بی مثالش
شما نگاه کنید ببینید چه حکومت های عُزگلی در جهان امروز غرب ستیز هستند: کره شمالی و ایران و کوبا و ونزوئلا! یک از یک عُزگل تر! یک از یک آشغال تر! یک از یک غرب ستیز تر! آخر پفیوزهای روسی صفت! برای چه ابتدایی ترین حقوق یک ملت را نادیده می گیرید که بعد بخواهید به گوه خوری بیافتید و دنیا به شما بخندد؟!
به گزارش ای بی سی نیوز و به نقل از دیلی میل، کیم جونگ اون رهبر فقید و مافوق معظم کره شمالی، به تازگی
اجازه استفاده از کفش پاشنه بلند، گوشواره و شلوار را به زنان داده است!
همچنین برخی تفریحات ساده مانند دیدن باغ وحش، شهربازی و خوردن فست فود،
پیتزا، سیب زمینی سرخ کرده و همبرگر دیگر یک آرزو نیست. ولی شاید مهمترین
بخش این آزادی های سیاسی استفاده محدود از موبایل باشد! هرچند هنوز چیزی از
آزادی شبکه جهانی اینترنت دیده نمی شود ولی آزادی های داده شده تا اینجا
درخور توجه است! هدف از انجام این آزادی ها هرچه
باشد، نام آنرا شکاف در دیوار آهنین کمونیسم باید گذاشت!
حالا این خبر را رها کنید!
پیدا کنید آن میلیون ها بدبخت بیچاره ای را که طی سالیان گذشته به جرم خوردن سیب زمینی سرخ کرده یا پوشیدن شلوار و استفاده از موبایل در کره شمالی تیرباران شدند!
ای گوه بر سر و هیکل تمام غرب ستیزانِ روسی صفتِ عالم!
آیا تابحال از خود پرسیده اید که در ایران امروز ما که به شیوه کمونیستی اداره می شود چرا نباید بتوانیم آزادی پوشش داشته باشیم؟! چرا نباید ماهواره آزاد باشد؟! چرا نباید بتوانیم از حساب های بانکی بین المللی مسترکارت و ویزا کارت بهره ببریم؟! چرا نباید توریست به کشور ما بیاید؟! چرا نباید دیسکو و محل های رقص و پایکوبی داشته باشیم؟! چرا نباید نوشیدن الکل برای آنهایی که مسلمان نیستند فراهم باشد؟! چرا کراوات زدن جرم است؟! چرا دوستی پسر با دختر و بالعکس جرم است؟! چرا اینترنت فیلتر است؟! چرا مجلس شادی و رقص برگذار کردن جرم است؟! و انبوه چراهای بی پاسخ دیگر!
حالا ببینید روزی که این آزادی ها را مردم ما پیدا کنند دنیا چقدر به ریش ما می خندد! هه هه تا حالا یعنی توی ایران نوشیدن الکل جرم بود؟! موی زنان جرم بود؟! دیسکو نداشتن اینها؟! و قهقهه های دیگر به ریش ملت ما!
ای هر آنچه فاضلاب هست بر سر و سبیل و ریش و
عمامه و عبای غرب ستیزان ایران و جهان که ابتدایی ترین حقوق ملت ها را برای سرسپردگی به
روسیه کثیف از آنها می گیرند که بعد با مقاومت مردمی بخواهند آنها را با تمسخر جهانیان بهشان برگردانند!
اگر تابوها را نشکنیم، آنگاه مرض عادی میشه برای جماعت بیمار! که متاسفانه هم شده! هم اکنون دست دادن زنان و مردان در کشور ایران یک تابو محسوب می شود! در آغوش کشیدن یکدیگر به هنگام ملاقات ها هم همین طور!
این رفتارها واقعا مضحک و خنده دار و عقب افتاده است!
برای رفع این منظور باید جنبش دست دادن و در آغوش گرفتن دختران و پسران در خیابان به هنگام ملاقات را استارت بزنیم!
واقعیت این است که در همه کشورهای آزاد دنیا مردان و زنان موقع ملاقات با هم دست داده و یکدیگر را در آغوش می کشند! فقط کافیست مسافرت به یک کشور خارجی در شرق آسیا یا آمریکای جنوبی بروید تا با این مسئله ساده و پیش پا افتاده مواجه شوید! اروپا و آمریکا و کانادا و استرالیا را دیگر مثال نمی زنم!
اما این مسئله بسیار ساده در ایران ما یک تابو است!
به طوریکه اگر شما این رسوم ساده بین المللی را بلد نباشید و به خارج سفر کنید، دوستان خارجی شما فکر می کنند که بی ادب هستید که این رسوم جهانی را اجرا نمی کنید!
بیایید در ملا عام هنگام ملاقات یکدیگر، شروع کنیم به دست دادن و در آغوش کشیدن همدیگر!
دختر و پسر!
زن و مرد!
مجرد و متاهل!
فرقی نمیکنه!
همه و همه!
با هم دست بدیم تو خیابون!
همو در آغوش بکشیم و لبخند بزنیم!
بیایــــــــــــــــــــید تابوها را بشکنیم!
بیایید بیکار نشینیم و شروع کنیم جامعه مدرنی با استانداردهای جهانی را بسازیم!
جنبش ملی دست دادن و در آغوش کشیدن دختران و پسران در خیابان ها را جدی بگیرید!
از این به بعد با هر کس که برخورد می کنید با او دست داده، در آغوشش بکشید و با دست خود پشت شانه های او به آرامی بزنید و لبخند بزنید!
نترسید! میلیاردها انسان در دنیا اینگونه هر روز یکدیگر را ملاقات می کنند!
شما اولین نفری نیستید که قرار است این کار را بکند!
حتی اگر طرف مقابل حاضر نبود به شما دست بدهد، ولی شما دست خود را به سمت او دراز کنید و نگه دارید و لبخند بزنید تا او با شما دست بدهد!
بالاخره مردم ما هم باید مدرن شوند و این مسائل ساده، به امری عادی تبدیل شود! نه به یک تابوی اجتماعی!
در این بین زنان و دختران با شروع کردن به دست دادن یا در آغوش گرفتن طرف مقابل در ملاقات ها گام بزرگی در بر طرف کردن این تابوی زشت اجتماعی بر می دارند!
هم اکنون نیازمند کمک شما برای برپایی این جنبش بزرگ ملی هستیم!
صاحبان پیج های بزرگ فیس بوک! جا انداختن این طرح بزرگ بر عهده شماست!
چندی پیش از یکی از اهالی کشور سوریه شنیدم که بحث این روزهای مردم سوریه این است که پس از برانداختن نظام اسد، نظام جدید در سوریه باید به ایران حمله کرده و انتقام کشتار مردم سوریه را از ایران بگیرد! ابتدا به قضیه خندیدم، اما یکهو از جای خود پریدم! به ناگاه یاد جریان سفیانی در موضوع ظهور امام زمان در روایات شیعه افتادم که از ارتش سوریه بر می خیزد (خروج سفیانی) و به جنگ با ایران می آید و از سپاه ایران اولین شکستش را می خورد! و 9 ماه بعد از خروج سفیانی، امام زمان ظهور خواهد کرد! (طبق اطلاعات موجود در کتاب های شیعه دوران قبل از ظهور! دو لینک بالا را چک کنید تا متوجه شوید داستان چیست!)
من کاری به درستی یا نادرستی این روایات مبهم ندارم. اما مساله مهمی که فکر من را شدیدا به خود مشغول کرده است تقدس نشان دادن خامنه ای از خود در این روزها است، که یکروز خبر می رسد نشیمن گاه او در کردستان زیارتگاه شده و یا خبرگزاری دیگری خبر از شفا گرفتن یک جانباز از دست علی خامنه ای می دهد! جدیدا هم که همه رسانه های حکومتی موظف شده اند وی را امام خامنه ای خطاب کنند!
به نظر من علت اصلی دخالت جمهوری اسلامی در سوریه و شراکت در کشتار مردم آن در این است که بتواند خواست اصلی مردم سوریه را به سمت حمله به ایران بعد از رژیم اسد بکشاند، تا به افرادی که در ایران منتظر ظهور هستند بقبولاند که این همان لشکر سفیانی است که 1400 سال در روایات شیعه خبر از حمله آن به ایران داده بودیم! و متعاقب این نیت شوم پروژه سید خراسانی یا نائب زمان بودن یا حتی خود امام زمان بودن خامنه ای یا یکی از گماشته هایش کلید می خورد! حتی اگر خود خامنه ای هم امام زمان این پروژه نشود کافی است خودش با مراجع تقلید زیر مجموعه اش از شخصی که 9 ماه بعد از خروج سفیانی طبق روایات شیعه به عنوان امام زمان ظهور می کند حمایت کند! صد درصد احمدی نژاد هم همان دجال دروغگوی زشت روی داستان ظهور در روایات شیعه معرفی خواهد شد! و بدین ترتیب پروژه امام زمان با قهرمانی علی خامنه ای و دار و دسته اش به ثبت می رسد و قدیسان آینده کشور ما خواهند بود!
به هر حال شاید بخندید! ولی این داستان در کشوری که مردمش از قاتلین اجدادشان قدیس ساخته و پرستششان می کنند بعید و دور از ذهن نیست!
خلاصه اینکه این روزها همش به این فکر می کنم که چرا جمهوری اسلامی تا پای جان در سوریه نفرت پراکنی بر علیه خود می کند! پاسخ ساده است: چون سوریه ای ها را به سمت دامی 1400 ساله می کشاند! ترغیب سوریه به حمله به ایران = برچسب سفیانی خوردن آنها نزد منتظران ظهور در ایران = سید خراسانی شدن یا امام زمان شدن خامنه ای یا یکی ازگماشته های او = سرآغاز دیگری بر بدبختی های کشور خرافات زده و شدیدا مذهبی ما!
ایران باید به یک کشور مدرن و صنعتی و زیبا تبدیل شود!
ارتش سبز در این بخش به معرفی شرکت ها و افراد ایرانی که در مدرن سازی
داخل ایران می کوشند می پردازد! شرکت ها و افرادی که مجموعه فعالیت های
تجاری آنها باعث مدرن سازی و نوسازی و زیباسازی داخل ایران می شود از این
به بعد توسط ارتش سبز تبلیغ می شوند! شما هم به یاری شرکت هایی که معرفی می
کنیم بشتابید و در وبلاگ های خود این شرکت ها را معرفی نمایید و از آنها
پشتیبانی نمایید و درباره آنها در بلاگ خود مطلب بنویسید و به وب سایت آنها
لینک بدهید و به آنها کمک کنید تا در کار خود موفق شوند، تا با یاری هم
کسانی را که با هزاران مشکل در داخل ایران گام در مدرن سازی و زیباسازی و
نوسازی عملی آن برداشته اند را پشتیبانی کنیم تا میهن ما، ایران، به مرور
زمان با انجام مدرن سازی های اساسی، کشوری مدرن و زیبا گردد!
ای
ایرانیان بیهوده و علاف زندگی نکنید! برخیزید و گوشه ای از کار برای مدرن
سازی ایران را بگیرید! دنیای امروز دنیای تکنولوژی و فن آوری هایی است که
بشر 1400 سال پیش در خواب خویش هم نمی دیده است چنین روزگاری را! حال ما را
چه شده است که دنیای فن آوری و دانش های نوین را رها کرده و سر در کتاب
های قدیمی و پر از نفرت و تعصب هزاران ساله کرده ایم و از کشور خود یک
ویرانه ساخته ایم! اکنون برخیزید که ثانیه ثانیه عمر ما می تواند سبب مدرن سازی ایران آینده ما باشد!
امروزه تبلت ها و لپ تاپ ها قلب تپنده مدرن سازی صنعت آموزش در هر کشوری هستند! این نهضت جهانی در همه کشورها از هند و بنگلادش و امارات تا اروپا و آمریکا شروع شده است و همه مدارس آنها در حال تجهیز به این ابزارهای آموزشی مدرن به جای کتاب های آموزشی کاغذی هستند! در کشور ایران ما نیز همه دانش آموزان روستاها و شهرها باید و باید به هر ترتیبی که شده به تبلت و لپ تاپ متصل به اینترنت مجهز باشند!
شرکت ارتباطات ایرانیان اروند اولین تبلت ایرانی را با مارک DIMO به بازار ایران عرضه کرده است، حال بر ماست که در معرفی هرچه بیشتر این شرکت که گام در مدرن سازی صنعت آموزش ایران برداشته است بکوشیم و به موفقیت آن در این زمینه کمک کنیم!
از طرف دیگر با تغییر عادات هدیه دادن نزد اقوام و دوستان، از این به بعد به جای طلا و جواهرات و سکه و لوازم خانگی هدیه دادن، یک تبلت یا لپ تاپ به دوستان خود هدیه بدهید و تا می توانید در خریداری و تجهیز خانواده های ایرانی به این ابزارهای مدرن سازی از یکدیگر سبقت بگیرید!
همچنین اگر ثروتی را می خواهید خرج کار نیکی بکنید، یا ثروتمندی را می شناسید که می خواهد کار نیکویی انجام بدهد، تمام تلاش خود را بکنید تا این کار نیک منجر به خرید رایگان تعدادی لپ تاپ یا تبلت برای شاگردان مدرسه ای دور افتاده در یک روستا شود!
از این اقدام های نیکوکارانه خود در مدارس روستاها و شهرهای ایران عکس بگیرید و در اینترنت پخش نمایید تا باعث تحریک دیگران برای انجام کارهای نیکوکارانه مدرن نیز بشود!
هر دانش آموز ایرانی باید یک تبلت یا لپ تاپ داشته باشد!
در شبکه های اجتماعی که عضو هستید مدتی از وقت روزانه خود را به معرفی این برند ایرانی تبلت جهت اشتیاق بیشتر مردم برای خریداری تبلت برای دانش آموزان ایران، جهت مدرن سازی ایران نمایید!
ایران باید به یک کشور مدرن و صنعتی و زیبا تبدیل شود!
ارتش سبز در این بخش به معرفی شرکت ها و افراد ایرانی که در مدرن سازی
داخل ایران می کوشند می پردازد! شرکت ها و افرادی که مجموعه فعالیت های
تجاری آنها باعث مدرن سازی و نوسازی و زیباسازی داخل ایران می شود از این
به بعد توسط ارتش سبز تبلیغ می شوند! شما هم به یاری شرکت هایی که معرفی می
کنیم بشتابید و در وبلاگ های خود این شرکت ها را معرفی نمایید و از آنها
پشتیبانی نمایید و درباره آنها در بلاگ خود مطلب بنویسید و به وب سایت آنها
لینک بدهید و به آنها کمک کنید تا در کار خود موفق شوند، تا با یاری هم
کسانی را که با هزاران مشکل در داخل ایران گام در مدرن سازی و زیباسازی و
نوسازی عملی آن برداشته اند را پشتیبانی کنیم تا میهن ما، ایران، به مرور
زمان با انجام مدرن سازی های اساسی، کشوری مدرن و زیبا گردد!
ای ایرانیان بیهوده و علاف زندگی نکنید! برخیزید و گوشه ای از کار برای مدرن سازی ایران را بگیرید! دنیای امروز دنیای تکنولوژی و فن آوری هایی است که بشر 1400 سال پیش در خواب خویش هم نمی دیده است چنین روزگاری را! حال ما را چه شده است که دنیای فن آوری و دانش های نوین را رها کرده و سر در کتاب های قدیمی و پر از نفرت و تعصب هزاران ساله کرده ایم و از کشور خود یک ویرانه ساخته ایم!
شما تنها کافیست یک سفر به کشوری نه چندان درجه 1 چون مالزی یا سنگاپور بروید تا متوجه بشوید چرا ایران ما در حال حاضر یک خرابه ای بیش نیست و از قافله تمدن نوین جهانی بدور مانده و فاقد استاندارهای لازم برای عرض اندام در مقابل کشورهای پیشرفته است!
بیدار باشید و هوشیار که راه رهایی ایران ما از دست خرافات و جهل و نادانی و در نهایت صنعت کثیف آخوندیسم، همانا مدرن سازی همه جانبه ایران با پیشرفته ترین ابزارهای ساخت دست بشر امروز می باشد!
در این مطلب ارتش سبز به سراغ معرفی شرکت هایی می رود که در زمینه استفاده از انرژی های خورشیدی در داخل ایران فعال هستند!
شاید بپرسید انرژی خورشیدی چه ربطی به از بین رفتن جهل و نادانی در کشور ما دارد؟!
به باور ارتش سبز، هر چیزی و هر عنصری که بویی از تمدن و مدرنیته و نوآوری و تکنولوژی مدرن بدهد و در بین مردم استفاده از آن ترویج گردد نهایتا منجر به از بین رفتن باورهای کهنه و قدیمی می گردد! کشور ما باید پر از سمبل های مدرن زندگی امروز گردد و در همه جا بوی نویی و مدرنیت احساس گردد.
استفاده از انرژی خورشیدی سه مزیت عمده دارد:
1- استفاده از پنل های خورشیدی در ساختمان ها جهت گرم کردن آب یا روشنایی باعث زیبایی نمای ساختمان ها می شود که با زیبایی نمای ساختمان ها، زیبایی شهرها هم بیشتر می شود و باعث می گردد تا چهره شهرهای ایران از این حالت کسالت بار و افسرده کننده بیرون آید!
2- انرژی خورشیدی انرژی نسل آینده است و ما نباید در این زمینه از کشورهای دیگر عقب بمانیم! تا وقت باقیست باید فرهنگ استفاده از انرژی های پاک نظیر انرژی خورشیدی را در بین مردم خود جا اندازیم وگرنه فردا دیر است!
3- کاهش شدید آلودگی هوا مهمترین عامل روی آوردن به سمت انرژی خورشیدی است و ما که شهرهای بزرگمان غرق در دود و آلودگی هستند را با ترویج استفاده از انرژی های پاک نجات خواهیم داد.
چگونه استفاده از انرژی خورشیدی را در بین مردم جا بیاندازیم؟!
خیلی ساده است! غالب مردم ما زندگی تجملاتی را دوست دارند و با هم بر سر تجملات رقابت می کنند! کافیست شما گام اول را بردارید! و هم این امروز بروید و یک آبگرمکن خورشیدی بخرید و بر پشت بام یا نمای خارجی منزل خود جایی که در دید عموم باشد نصب کنید! بعد کافیست به استفاده از انرژی پاک در منزل خود، افتخار نمایید! اینجاست که دیگران هم برای رو کم کنی شما می روند و یک آبگرمکن خورشیدی پیشرفته تر را برای خود سفارش می دهند و این موج مدرن سازی در جامعه شروع به حرکت می کند!
از طرفی انرژی خورشیدی تنها در ابتدا برای خرید لوازم آن نیاز به پرداخت هزینه دارد، اما بعد از آن شما به رایگان از انرژی خورشید استفاده می کنید و نیازی به پرداخت هزینه های سرسام آور قبض برق و گاز و خرید سوخت نفت و غیره نخواهید داشت و بدین ترتیب جا انداختن این رویه مدرن کاملا 100 درصد برای شما واطرافیانتان مقرون به صرفه است و با راه انداختن این موج علاوه بر مدرن سازی ظاهر شهرهای ایران، به دیگر شهروندان هم در نپرداختن هزینه های برق و گاز و نفت و ... کمک کرده اید و صرفه جویی اقتصادی بالایی را نیز برای آنها به ارمغان آورده اید!
پس در خرید وسایلی که با پنل های خورشیدی کار می کنند درنگ نکرده و از هم اکنون در خریدن و استفاده از این ابزارهای مدرن از یکدیگر سبقت بگیرید و استفاده از آنها را همه جا تبلیغ نمایید!
تعدادی از شرکت های پیشرو در زمینه عرضه وسایلی که با انرژی خورشیدی کار می کنند:
در شبکه های اجتماعی که عضو هستید مدتی از وقت روزانه خود را به معرفی وب سایت این شرکت ها جهت آشنایی بیشتر مردم با شرکت های پیشرو در ارائه ابزارهای نوین جهت مدرن سازی ایران نمایید!
پرسش 1:
آیا آبگرمکن های خورشیدی واقعا می توانند آب گرم مصرفی مورد نیاز یک واحد آپارتمان 120 متری را برای 4 نفر تامین نماید؟ و آیا در هنگامی که هوا ابری باشد یا در شب ها هم می توان از آبگرمکن
خورشیدی با اطمینان استفاده کرد و کلاً چقدر می توان به آبگرمکن خورشیدی
اطمینان کرد؟
پاسخ:
اینکه
در سالیان گذشته به دلیل ارزانی بهای گاز توجهی به استفاده گسترده از
آبگرمکن خورشیدی نشده، دلیل عدم اطمینان یا عدم کارایی انها نیست، خصوصا
که با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران، مناطق وسیعی از کشور از شدت تابش
بسیار بالایی برخوردار است و در شرایط حاضر انتخاب آبگرمکن خورشیدی می
تواند گزینه مناسبی برای تامین آبگرم مصرفی در ساختمان ها باشد و بعنوان
مثال در کشور همسایه (ترکیه) روی بام تمامی ساختمانها آبگرمکن های خورشیدی
فراوانی جهت استفاده واحدها نصب گردیده است.
آبگرمکن خورشیدی از موثرترین روش های استفاده عمومی و آسان از انرژی خورشید
برای تامین آبگرم مصرفی در بخش های خانگی و صنعتی است بطوریکه دمای آب گرم
تولیدی در آنها تا حدود 90 درجه سانتیگراد افزایش می یابد و این آب گرم در
مخزن ذخیره نصب شده (و عایق کاری شده) در بالای آبگرمکن خورشیدی ذخیره شده و
در مواقعی که هوا ابری است و یا در شب ها هم می تواند مورد استفاده قرار
گیرد. ضمن اینکه برای شرایط جوی نامساعد معمولا به انتخاب مشتری سیستم
کمکی (اعم از کویل برقی در داخل منبع ذخیره و یا آبگرمکن گازی) در نظر گرفته
می شود، ولی در سایر مواقع آبگرمکن خورشیدی بدون مصرف برق و گاز وظیفه
تامین آبگرم مصرفی را بعهده دارد.
نصب و استفاده از آبگرمکن های خورشیدی بسیار ساده، آسان، بی خطر و با توجه
به شدت تابش نور خورشید در موقعیت جغرافیایی ایران کاملا اقتصادی است.
بطور کلی جذب انرژی خورشید در آبگرمکن های خورشیدی یا با استفاده از صفحات جاذب و یا با استفاده از لوله های شیشه ای انجام میگردد.
در آبگرمکن های خورشیدی تحت فشار، آب درون تیوپ ها جاری نیست. بنابراین
علاوه بر اینکه امکان رسوب املاح آب در تیوپ ها از بین خواهد رفت، ضمنا
چنانچه یکی از وکیوم تیوپ ها بنا به هر دلیلی بشکند آب گرم داخل مخزن هدر
نخواهد رفت و سیستم بکار خود ادامه خواهد داد.
البته روند تغییر در عادتهای قدیمی مردم در جوامع مختلف متفاوت است، ولی با
توجه به پویایی اندیشه و تطابق پذیری مردم ایران و جهش بهای گاز مصرفی
به نظر می رسد استفاده از آبگرمکن های خورشیدی نیز در کشور به سرعت افزایش
یابد.
پرسش 2:
حداکثر زمان گرم ماندن آب در مخزن ذخیره آبگرمکن خورشیدی چقدر است؟
پاسخ:
چنانچه
مخزن ذخیره در آبگرمکن های خورشیدی دارای عایق پلی اورتان به ضخامت 5.5
سانتی متر دور تا دور مخزن باشد، مخزن می تواند دمای آبگرم خود را تا حدود 3
شبانه روز (72 ساعت) حفظ نماید.
پرسش 3:
آیا واقعا در صورت نصب آبگرمکن خورشیدی برای تامین آبگرم ساختمان، در زمستان ها هم می توان به کارایی آنها مطمئن بود؟
پاسخ:
در فصول سرد سال اصولا تمامی انواع آبگرمکن های خورشیدی نیاز به سیستم
گرمایش کمکی (یا بک آپ) دارند. برای سیستم گرمایش کمکی در مجتمع های
مسکونی معمولا از سیستم حرارت مرکزی استفاده می شود ولی چنانچه لازم باشد در
ساختمانهایی که فاقد سیستم حرارت مرکزی هستند برای هر یک از واحد ها سیستم
گرمایش کمکی آبگرمکن خورشیدی در نظر گرفته می شود به این منظور می توان از
گرمایش پکیج دیواری یا زمینی آن واحد و یا مستقلا از هیتر برقی
ترموستاتیکی نصب شده روی خود ابگرمکن خورشیدی برای هر واحد استفاده نمود.
اما همانطور که در کشورهای با آب و هوای سردتر از ایران (مانند ترکیه)
استفاده از آبگرمکن خورشیدی امری رایج و عادی است، نمی توان بدلیل کمی شدت
تابش خورشید در برخی از روزهای سال استفاده از آنرا نادیده گرفت.
باید توجه داشت که حتی در این روزهای کم تابش و سرد نیز آبگرمکن های
خورشیدی استاندارد قادر هستند دمای آب مصرفی را به تنهایی تا حدود 42 درجه
سانتیگراد گرم نمایند که برای شستشو، خصوصا در ساختمانهای اداری دمای
مناسبی است.
پرسش 4:
با
توجه به گرانتر بودن قیمت ابگرمکن خورشیدی نسبت به آبگرمکن گازی، آیا در
صورت استفاده از آبگرمکن خورشیدی صرفه جویی در مصرف گاز ساختمان آنقدر هست
که انجام چنین هزینه ای از نظر اقتصادی توجیه داشته باشد؟
پاسخ:
همانطور
که در بالا توضیح داده شد حتی در کشور هایی با عرضهای جغرافیایی بالاتر از
ایران که دارای آب و هوای خنک تری هستند نیز بدلیل اقتصادی بودن استفاده
از آبگرمکن خورشیدی، روی بام تمامی ساختمانها پر از آبگرمکن خورشیدی
است (مانند ترکیه) و بطور کلی یک آبگرمکن خورشیدی خوب حداکثر در مدت دو سال
با کاهش هزینه گاز مصرفی، قیمت اولیه را مستهلک می کند.
پرسش 5:
آیا برای خرید آبگرمکن خورشیدی بجز قیمت باید هزینه های دیگری مانند هزینه پایه، حمل، نصب و ... در نظر گرفته شود؟
پاسخ:
خریدار
نباید هیچ وجهی بابت پایه یا منبع آبگرمکن خورشیدی بپردازد ولی هزینه های
حمل، نصب و ایاب و ذهاب نصاب مربوطه بعهده خریدار است. منبع: شرکت دما تجهیز
چند روز پیش دست نشانده های مجلس شورای اسلامی، با هم دعوایی را شروع کردند حول این محور که اگر اصفهان نصف جهان است آذربایجان کل جهان است! شنیده ها حاکیست دانشمندان آلمانی و فرانسوی و آمریکایی و ژاپنی سیر دل به این حرفها خندیده اند! کدام اصفهان نصف جهان است؟! کدام آذربایجان کل جهان است!؟ بزرگترین دستاورد این دو شهر برای دنیا هوا کردن مناره و گلدسته های بزرگ شبیه آلت مردانه و سینه زنانه بوده است! اگر غیر از این است در مجموع دو نفر دانشمند برجسته که اختراعی برای راحتی و آسایش بشریت کرده اند و از اصفهان و آذربایجان برخاسته اند را نام ببرید تا ما هم از گمراهی بیرون بیاییم!
آیا بهتر نیست به جای بادمجان چیدن دور قاب و هندوانه گذاشتن زیر بغلمان نگاهی هم به شلوارهای خشتک پاره و سراسر قهوره ای و زرد رنگ پایمان نماییم؟!
آیا بهتر نیست به جای این مسخره بازی ها و توهم زدن ها که آذربایجان فلان است و اصفهان بهمان است به فکر احیای دانشگاه گندی شاپور که به دست عمر ملعون و سپاه اسلامِ غارتگر ویران شد بکنیم؟! دانشگاهی که روزی تبعیدی های اروپای دوران کلیسا که با علم و دانش سر ناسازگاری داشت را در خود جای داده بود، اما به دست عُمَر و سپاه اسلام ویران گشت؟! آری تنها با تربیت دانشمندان مدرن و پیشگام شدن در فناوری ها و دانش های نوین است که می توان به آذربایجان و اصفهان فخر فروخت در غیر اینصورت هوا کردن چند تا مناره و گلدسته برای جهانیان اهمیتی نداشته و ندارد و نخواهد داشت!
پیشنهاد اختصاص 100 میلیارد تومان برای ساخت سالن اجلاس سران در اصفهان با وجود اینکه به تصویب مجلس نرسید باعث درگیری لفظی نمایندگان اصفهانی و خوزستانی شد. به گزارش خبرنگار پارلمانی مهر، نمایندگان در نوبت صبح روز سه شنبه در بررسی بندهای هزینه ای با پیشنهاد نیره اخوان نماینده اصفهان مبنی بر بازگشت لایحه دولت در یکی از بندها مواجه شدند. این بند تصریح می کرد که صد میلیارد تومان اعتبار برای ساخت سالن اجلاس سران در اصفهان اختصاص یابد. نادر قاضی پور نماینده ارومیه در مخالفت با این پیشنهاد گفته بود اگر اصفهان نصف جهان است آذربایجان کل جهان است. وی در سخنان خود خاطرنشان کرده بود این امکان می تواند در اختیار استانهای دیگر هم قرار گیرد و چرا باید اصفهان به عنوان محل ساخت این اجلاس قرار گیرد و این مبلغ در آنجا هزینه شود.
همانطور که مطلع هستید دو هفته پیش خبری در خبرگزاری ها انتشار یافت که 8 تبعه ایرانی که ماهیگیر بودند و توسط عربستان دستگیر شده بودند، به دستور یک شاهزاده سعودی در زندان گردن زده شده اند! که بلافاصله خبرگزاری های حکومتی جمهوری اسلامی دست به کار شدند و ماله ها را بر روی این جنایت کشیدند و آنرا تکذیب کردند تا سر و صدایی بلند نشود!
اما یک هفته بعد از این جریان خبری از منابع رسمی حکومت منتشر شد درباره اینکه قطری ها 8 سال پیش به جزیره گپ سبزو (ابوموسی) حمله کرده و تعدادی ایرانی را کشتند اما وزارت خارجه وقت جمهوری اسلامی ترجیح می دهد این جنایت رسانه ای نشود!
پیروز مجتهدزاده، کارشناس مسایل سیاسی در ایران، در یک افشاگری بی‌سابقه از
تجاوز نظامی امیرنشین قطر به جزیره بوموسی و کشته شدن چند ایرانی خبر داد.
تجاوزی که به گفته‌ی او با دستور مقامات عالی حکومت جمهوری اسلامی و به طور مشخص، وزیر
خارجه‌ی وقت، کمال خزاری به مطبوعات، از دید مردم پنهان ماند. منبع: بامداد خبر
در رابطه با خبر اعدام 8 ایرانی در عربستان که توسط جمهوری اسلامی تکذیب شد، یکی از کاربران سایت بالاترین که از استان هرمزگان خود را معرفی می کند اصرار عجیبی دارد که این هم میهنان ما در عربستان گردن زده شده اند که در تصویر زیر کامنت های این شخص را مشاهده می کنید:
با توجه به اینکه تکذیب کردن یا جلوگیری از انتشار اخبار جنایت های عربستان سعودی و قطر و امارات در ایران سابقه دارد، لذا از شما ساکنین محترم استان هرمزگان خواهش می کنم این خبر را دنبال کنید و اگر با خانواده این افراد آشنایی دارید بروید و اخبار مربوط به این جنایت را بیرون بکشید و رسانه ای کنید!
از آنجایی که حکومت جمهوری اسلامی هیچ حامی در سطح بین الملل ندارد لذا هر وامانده ای از راه می رسد جان و مال مردم ایران را تهدید می کند و سران بی شرف جمهوری اسلامی هم که تنها به فکر حفظ تاج و تخت نامشروع خود هستند کوچکترین اقدامی بر علیه متجاوزین به جان مردم ایران انجام نمی دهد هیچ، آنرا هم تکذیب می کند تا مبادا تاج و تخت خود را که از جنگ با مردم به دست آورده است در منازغات بین المللی از دست بدهند! اما در نهایت این کشور مال ماست! ما نباید در مقابل این جنایت ها سکوت کنیم!
متن خبر منتشر شده درباره اعدام 8 ایرانی در عربستان سعودی:
دستور اعدام این ایرانی ها مستقیما توسط شاهزاده
«نایف بن عبدالعزیز آل سعود» وزیر کشور سعودی صادر شده بود. وی بدون اجازه و
هماهنگی با «ملک عبدالله بن عبدالعزیز» پادشاه سعودی این کار را کرده است.
اخبار رسیده از عربستان سعودی حاکی از آن است که رژیم آل سعود 8 تن از
هموطنان کشورمان که در زندان شهر "دمام" در شرق سعودی بازداشت بودند را
اعدام کرد.
گفته می شود اعدام این 8 ایرانی بدون هرگونه محاکمه و یا اقدامات لازم
قانونی انجام شد. زمان دقیق اعدام این هموطنانمان روز یکشنبه 15/4/2012
بوده اما این خبر تا به این لحظه از ترس واکنش جمهوری اسلامی ایران، توسط
رسانه های سعودی محرمانه مانده بود.
در همین حال یک فعال سیاسی سعودی که خواست نامش فاش نشود، اعلام کرد که علت
اعلام نشدن این خبر، اختلاف شدید درون خاندان حاکم سعودی بر سر اجرای حکم
اعدام این 8 ایرانی بوده است.
ایران باید به یک کشور مدرن و صنعتی و زیبا تبدیل شود! ارتش سبز در این بخش به معرفی شرکت ها و افراد ایرانی که در مدرن سازی داخل ایران می کوشند می پردازد! شرکت ها و افرادی که مجموعه فعالیت های تجاری آنها باعث مدرن سازی و نوسازی و زیباسازی داخل ایران می شود از این به بعد توسط ارتش سبز تبلیغ می شوند! شما هم به یاری شرکت هایی که معرفی می کنیم بشتابید و در وبلاگ های خود این شرکت ها را معرفی نمایید و از آنها پشتیبانی نمایید و درباره آنها در بلاگ خود مطلب بنویسید و به وب سایت آنها لینک بدهید و به آنها کمک کنید تا در کار خود موفق شوند، تا با یاری هم کسانی را که با هزاران مشکل در داخل ایران گام در مدرن سازی و زیباسازی و نوسازی عملی آن برداشته اند را پشتیبانی کنیم تا میهن ما، ایران، به مرور زمان با انجام مدرن سازی های اساسی، کشوری مدرن و زیبا گردد! شما هم اگر شرکت هایی را می شناسید که مجموعه فعالیت های آنها منجر به مدرن سازی و نوسازی و زیباسازی ایران می شود، آنها را به ارتش سبز معرفی کنید تا نسبت به شناساندن هرچه بیشتر آنها به ایرانیان اقدام کنیم!
وقتی صحبت از مدرن سازی و نوسازی ایران به عمل می آید عده ای فکر می کنند که در ایران این کاری نشدنی است! اما این مورد کاملا شدنی است و تنها چیزی که لازم دارد این است که شما بیکار به گوشه ای ننشینید و غُر غُر کنید، بلکه بلند شده و طرحی نو در اندازید و گوشه ای از کار را برای مدرن سازی ایران بگیرید! مانند بنیان گذاران شرکت eBIKEeRUN در داخل ایران!
گروه eBIKEeRUN مجموعه ای فنی، مهندسی و بازرگانی که تحت پوشش شرکت مهندسی طرح گستر پویش (سهامی خاص) در زمینه تخصصی سیستم های حمل و نقل پاک فعالیت می نماید، یکی از شرکت هایی است که مجموعه فعالیت هایش منجر به مدرن سازی سیستم حمل و نقل و کمتر شدن آلودگی محیط زیستی در کشور ایران می شود و بدین ترتیب مورد توجه ارتش سبز برای تبلیغ هرچه بیشتر آن جهت مدرن سازی سیستم حمل و نقل درون شهری در ایران قرار گرفته است و برای پشتیبانی گسترده از آن در فضای مجازی به خدمت وبلاگ نویسان و کاربران اینترنت معرفی می گردد تا با حمایت از مجموعه فعالیت های مدرن این شرکت که گام عملی در مدرن سازی ایران برداشته است، قدمی بزرگ در مدرن سازی چهره ایران برداشته شود!
دوچرخه برقی چیست؟
دوچرخه برقی (Electric bike) یا Ebike دوچرخه ای است که به یک مجموعه الکترومکانیکی پیشرانه کمکی مجهز است. یک الکتروموتور ویژه در چرخ به نحوی تعبیه شده که صرفاً در مواقع لزوم به اراده دوچرخه سوار، نیروی پیشرانه کمکی به دوچرخه اعمال می نماید و در عین حال هیچ مزاحمتی برای رکاب زدن عادی دوچرخه سوار ایجاد نمی نماید. انرژی مورد نیاز الکتروموتور توسط باتری تامین می شود. باتری از طریق شارژر مخصوص با برق شهر در منزل یا محل کار شارژ می شود. الکتروموتور از نوع DC Brushless مجهز به گیربکس خورشیدی و کلاچ اتوماتیک می باشد که توسط یک سیستم کنترلر سوییچینگ دور و قدرت آن کنترل می شود. نمایشگرهای دیجیتالی میزان شارژ و در مدلهای پیشرفته تر سرعت و مسافت پیمایش را نشان می دهد.
امروزه در سراسر اروپا و آمریکا و کانادا و استرالیا این تنها و تنها حمل و نقل درون شهری با دوچرخه است که مُد روز می باشد! تنهایی در اتومبیل شخصی نشستن و گاز دادن و سر و صدا تولید کردن و آلودگی محیط زیست که هنر نیست! عده ای می گویند حوصله پا زدن رکاب های دوچرخه را ندارند برای همین از اتومبیل شخصی استفاده می کنند! اما دوچرخه های برقی همه این غُر غُر کردن ها را از بین برده است و جای هیچ بهانه ای برای استفاده نکردن از دوچرخه به جای ماشین باقی نگذاشته است! بیایید در زمینه استفاده همگان از دوچرخه های برقی در ایران بیش از پیش بکوشیم و ایران مدرن و زیبای جدیدی ایجاد نماییم!
دوچرخه برقی رقیب خودروی شخصی است نه موتورسیکلت!
دوچرخه برقی هیچ شباهت عملکردی به موتورسیکلت ندارد و ابدا گزینه ای در جایگزینی موتورسیکلت ها به حساب نمی آید؛ بلکه امکاناتی جدید برای فراگیر نمودن کاربرد دوچرخه در کاربریهای روزمره می باشد.
دوچرخه برقی رقیب استفاده از خودروی شخصی و شاید تنها راه اصولی گریز از دردسرهای استفاده از سیستم های حمل و نقل عمومی ماننده اتوبوس و غیره است.
رفع محدودیت های دوچرخه سواری در شهرها با دوچرخه برقی
این محدودیت ها شامل موارد زیر است:
1- مسافت‌های طولانی بین مبدأ و مقصد
2- وجود شیب كه مسیرها را از یك طرف در رفت یا برگشت دشوار و طاقت فرسا می نماید.
3- سرعت كم و عملكرد دینامیكی ضعیف
4- خطر تنفس شدید در مناطق با هوای آلوده
5- تعرق زیاد و نگرانی فرد از بوی بد لباس در محل كار یا تحصیل
به موارد فوق خطرات سوانح احتمالی را در شهرهای بزرگی چون تهران و تبریز و اصفهان و شیراز و مشهد و اهواز نیز می‌توان اضافه نمود اما از آنجایی كه این خطرات بسیار كمتر از مخاطرات تهدید كننده موتورسیكلت‌ها بوده، كاربری وسیع موتورسیكلت در شهرها گواه آن است كه این نگرانی نمی‌تواند عامل جدی محدود كننده كاربری دوچرخه در شهرهای كشور باشد.
و اما در مقایسه، دوچرخه برقی مزایای زیر را به همراه خواهد داشت:
1- محدودیت خستگی در مسافت‌های طولانی با دوچرخه برقی وجود ندارد.
2- با وجود سیستم محرك الكتریكی عملاً مشكلی به نام شیب برای دوچرخه سوار وجود نخواهد داشت.
3- سرعت دوچرخه برقی و عملكرد دینامیكی آن دو تا سه برابر بیشتر از دوچرخه معمولی با دوچرخه سوار معمولی خواهد بود.
4- اضطراری برای ركاب زدن تند كه موجب افزایش شدت تنفس و ضربان قلب میگردد در مناطق آلوده وجود نداشته و دوچرخه سوار می‌تواند از آن ناحیه بدون ركاب زدن عبور كند.
5- در استفاده معمولی از دوچرخه برقی شدت تعرق هرگز بیشتر از یك پیاده روی معمولی نمی‌باشد.
پیمایش 100 کیلومتر شهری تنها با 88 تومان هزینه!
دوچرخه برقی کم استهلاک ترین و اقتصادی ترین وسیله نقلیه موتوری معرفی شده در سطح عمومی می باشد؛ این وسیله با صرف انرژی برق در حدود 0.6kWh می تواند مسافتی بیش از 30km را طی نماید. این یعنی هزینه پیمایش 100km مسافت شهری با دوچرخه برقی، با نرخ قیمت برق 44 تومان به ازای هر کیلووات ساعت، تنها 88 تومان خواهد بود. این هزینه برای یک خودروی معمولی با بنزین 700 تومانی 7000 تومان، و برای یک موتورسیکلت معمولی 2800 تومان می باشد.
تبدیل دوچرخه تان به دوچرخه برقی!
کیت دوچرخه برقی مجموعه‌ای شامل موتور الکتریکی، کنترلر، باتری، شارژر، جعبه باتری و تجهیزات نصب جهت مجهز کردن دوچرخه به پیشرانه الکتریکی می‌باشد. این مجموعه در یک جعبه کامل جهت نصب روی دوچرخه خریدار به مصرف کننده تحویل داده می شود. شما دوچرخه خودتان را به دوچرخه برقی تبدیل می کنید.
موتور الکتریکی در کیت دوچرخه برقی بصورت توپی چرخ (Hub) می باشد که روی یک طوقه آلومینیمی با کیفیت مناسب پره بندی شده است. این موتور پس از جا انداختن تیوب و تایر برای طوقه در محل چرخ جلوی دو چرخه جایگزین چرخ معمولی دوچرخه می شود. جعبه باتری کیت دوچرخه برقی بسته به مدل انتخابی در پشت زین یا روی میله زیرین تنه در موقعیت قمقمه آب نصب می شود. کنترلر و سیم کشی های مربوطه نیز به نوبه خود روی دوچرخه نصب و اجرا می شود. نشانگرها و سوییچ ها و سنسورهای تنظیم سرعت نیز جزئی از مجموعه کیت دوچرخه ی برقی است که روی دوچرخه نصب می شود. تنها قطعه ای از مجموعه کیت که روی دوچرخه نصب نمی شود شارژر خودکار آن می باشد.
جعبه ی باتری در کلیه مدلها روی جای خود قفل می شود و امکان جدا شدن از بدنه دوچرخه را تنها با کلید مخصوص دارد که اهمیت آن در امنیت نگهداری از باتری به عنوان گرانترین بخش کیت می باشد.
فراموش نکنید فرهنگ استفاده از کلاه ایمنی در هنگام دوچرخه سواری را نیز باید در ایران جا بیاندازیم!
جهت مدرن سازی سیستم حمل و نقل درون شهری ایران از شرکت ایرانی eBIKEeRUN که گام در مدرن سازی عملی داخل ایران برداشته است در وبلاگ های خود حمایت به عمل بیاورید! ایران باید به یک کشوری مدرن و زیبا و در نهایت صنعتی تبدیل شود! و این همه تلاش جمعی و کار گروهی و کمک ما ایرانیان به مدرن سازان و زیبا کنندگان چهره ایران را می طلبد!
عکس زیر حاصل چهار سال مجاهدت و پایداری و ایثار و از خودگذشتگی مردم ایران در بخش تصاویر موتور جستجوی گوگل از سال 2008 تا 2011 میلادی است که خدمت شما جهت تفکر عمیق در حال و روز ایرانیان ساکن ایران در دوران سیاه ستم ملایی جمهوری اسلامی عرضه می گردد. این است عاقبت مردمی که به جای مطالعه کتاب ها و دانش های مدرن، سر در تعلیمات کتاب های پوسیده هزار و چهارصد ساله می کنند و نتیجه اینکه مردمی می شویم که سکس؛ این اصلی ترین نیاز هر بشری که به سن بلوغ می رسد را در خانواده و جامعه خود تابو می کنیم تا مجبور باشیم آنرا در بخش تصاویر موتورهای جستجوی اینترنتی بجوییم! (منبع آمارگیری) و همه این مریضی ها و بیماری های روانی اجتماعی قابل درمان هستند و تلاش جمعی ما مردم را برای مدرن سازی باورها و رفتار ها و دانش های ایرانیان می طلبد!
واژه های سکسی 10 واژه برتر جستجوی ایرانیان در بخش تصاویر گوگل در سالهای 2008 تا 2011 می باشد!
- فیلم فحاشی ده ها هزار نفری ایرانیان با لفظ "ک*ر و ک*س" در ورزشگاه به داور مسابقه فوتبال:
در این فیلم مشاهده می کنید که هزاران نفر در ورزشگاه به داور مسابقه فوتبال فحاشی جنسی کرده و می گویند:
داور پاره پاره، ک*رم تو ک*س خواهرت!
با عرض پوزش از شما خواننده گرامی ولی درد را باید بیان کرد و شرح داد تا دکترها درمانی برای آن پیدا کنند! با کتمان حقایق و پاک کردن صورت مساله، هیچ مشکلی که حل نمی شود هیچ، بر انبوه مشکلات هم افزوده می شود!
برخی واقعیت های سکسی غیر قابل انکار جامعه ایران در دوران جمهوری اسلامی:
- بیش از 90 درصد جوانان ایرانی ساکن در دوران سیاه جمهوری اسلامی، مخصوصا در شهرهای کوچک و متوسط، خود ارضایی می کنند! من چون به شهرهای زیادی از ایران مسافرت کرده ام و از نزدیک شاهد صحبت های جوانان که تمام حول محور خود ارضایی های آنان است بوده ام، این را خدمت شما عرض می کنم. در واقع راه دیگری هم برای ارضای نیازهای جنسی خود ندارند! و ساده ترین راه برای آنها خود ارضایی است! دوست دختر یا دوست پسر هم که پیدا کنند، به علت باکرگی دخترانه از انجام سکس واقعی در می مانند، و در نهایت همگی به خود ارضایی یا در بهترین حالت سکس مقعدی یا سکس دهانی روی می آورند!
- جوانان ایران ساکن در دوران جمهوری اسلامی، شاید بتوان به جرات گفت که تنها جوانانی در دنیا هستند که از موبایل های بلوتوث دار خود برای انتقال کلیپ ها و فیلم ها و ویدئو های سکسی استفاده می کنند. و این در حال حاضر یک اپیدمی همه گیر در سراسر جامعه ایران است و من ندیدم کسی را در ایران که وقتی با او خودمانی شدی، درون موبایلش فیلمی سکسی پیدا نکنی! اما با مسافرت به کشورهای دیگر و کنجکاوی در احوال مردم کشورهای دیگر متوجه می شوید که این رفتار اصلا و ابدا در بین آنها شایع نیست و به هیچ وجه مثلا عموم جوانان کشورهای اروپایی از موبایل بلوتوث دار برای انتقال فیلم های سوپر و سکسی استفاده نمی کنند!
- متلک انداختن پسرها به دخترها در خیابان تمامی ندارد! تا بحال در خیابانی در ایران زمان جمهوری اسلامی راه نرفته ام که صحنه متلک گویی یک پسر به دختر را ندیده باشم! در صورتیکه در کشورهای خارجی به هیچ وجه شما این حرکت بسیار زشت و زننده و توهین آمیز و گاه تحقیر آمیز را به صورت اپیدمی عمومی در بین دخترها و پسرهای رشد یافته در جوامع آزاد مشاهده نمی کنید!
- جوانان مرد ایرانی مشتری پر و پا قرص فاحشه ها در دیسکوهای دوبی، مالزی، تایلند و ترکیه و ارمنستان هستند! در واقع پاسپورت جمهوری اسلامی تنها جایی که ارزش دارد نزد فاحشه های مالزی و تایلند و ... است چون آنها به خوبی می دانند که مردان دارای این پاسپورت تا چه اندازه تشنه سکس هستند و حاضرند هر مقدار پولی که لازم باشد به آنها بپردازند!
- وب سایت ها و وبلاگ های ایرانی بیشترین حجم تولید داستان های سکسی در دنیا را در اختیار دارند و داستان نویسان سکسی بیشترین حجم بازدید کننده را نیز به خود اختصاص می دهند! در حقیقت سکس در واقعیت زندگی ایرانیان ساکن در جمهوری اسلامی تابو شده است و راحت در دسترس همگان نیست در نتیجه به فضای مجازی و تخیلی و به دور از دسترس برای ما و در نهایت عقده های جنسی تبدیل شده است!
- درصد بالایی از دختران ایرانی، به حکم تابو بودن سکس در جامعه، به زور و هر بدبختی که شده و به طور میانگین خود را تا سنین 25 سال، باکره نگه می دارند تا با یک مرد ازدواج کنند تا به درون زندگی او رفته و یک کتک مفصلی از این مرد بخورند تا بعدش آن دختر راضی شود بدون گرفتن مهریه اش طلاق بگیرد! در واقع آن مرد به خوبی می داند که وقتی زن را بزند او حاضر می شود برای فرار از این زندگی جهنمی، مهریه اش را ببخشد! بیشتر 50 درصد طلاق های ایران همراه با کتک خوردن شدید زنان از دست مردان می باشد! کافیست یکروز به نزدیک ترین دادگستری خانواده در محل خود بروید تا ببینید صورت های ورم کرده زنانی را که به زور خود را تا سنین ازدواج برای مردی که قرار بود سخت کتکشان بزند باکره نگه داشته بودند و جوانی خود را سوزانده بودند!
- ریشه بسیاری از کتک کاری ها در زندگی زناشویی ایرانیان به داستان مهریه بر می گردد! مردانی که از زنانشان راضی نیستند یا شلوار آنها دو تا شده و علاقه به یک زن دیگر پیدا کرده اند، چون مهریه دادن به زن اولی برای طلاق گرفتن، دست آنها را برای طلاق دادن زنشان بسته است، شروع به کتک کاری زنان می کنند تا زن ها در این آزار دیدگی حاضر شوند برای فرار از این شرایط، مهریه خود را ببخشند و سریعا طلاق را قبول کنند.
- درصدی از مردان ایرانی قبل از ازدواج، یا با سفر به کشورهای خارجی با فاحشه ها ارتباط جنسی برقرار می کنند یا در شهرهای محل زندگی خود با یک یا چند زن ارتباط جنسی دارند، اما برای ازدواج خود در به در دنبال خواستگاری از دختر باکره هستند! و این مریضی جنسی به صورت یک اپیدمی خطرناک در حال رشد می باشد!
نتیجه اخلاقی:
این ها همه علایم یک بیماری بزرگ و وخیم اجتماعیست که از آموزه های مذهبی به ما منتقل شده و نسل جدید فحاش جنسی و بد دهن و کتک زن را برای ما به بار آورده است و باید به هر قیمتی که شده از شر این باورها و رفتارها و آموزه های مذهبی و تاریخی کثیف که سکس را برای ما تابو کرده و آنرا برای جوانان غیر قابل دسترس نموده تا به صورت عقده و فحش برای آنها در زندگی شان درآید، خود و جامعه مان را رهایی بدهیم و اجازه ندهیم این تفکرات و باورهای کثیف عمدتا مذهبی به نسل بعدی منتقل شود و زندگی آنها را هم بسوزاند و اینگونه تباه کند و از آنها موجوداتی عقده ای و فحاش جنسی و کتک زن بسازد که در جوانی به در دنبال یک لقمه سکس خشک و خالی در موتورهای جستجو یا گوشی های موبایل باشند و بعد از ازدواج هم مشغول کتک کاری یا فحاشی به یکدیگر!
و برای همین است که من دست افراد تابوشکنی چون گلشیفته فراهانی را که گام در از بین بردن تابوهای سکسی و جنسی بر می دارند را می بوسم!
چند راه حل اساسی و مفید برای غلبه بر تابوهای جنسی و سکسی در جامعه:
1- شکستن کامل تابوهای جنسی در سطح جامعه و خانواده به هر بها و هزینه و سختی که شده. 2- جلوگیری از جداسازی مردان از زنان در مکان های عمومی و اداری و بیمارستانی و آموزشی و غیره. در هر کشوری که مردان از زنان جدا بودند، خوی مردان به سمت خشونت و فحاشی رکیک بالا گرفت. در واقع حضور زنان متعادل کننده جو حاکم بر هر جلسه ای می باشد. تعالیم کاملا اهریمنی و غلط مذهبیون در این زمینه را باید کاملا به دور انداخته و از جداسازی مردان و زنان به شدت پرهیز نمود. 3- اختلاط کامل پسرها و دخترها در مراکز آموزشی با هم از مهدکودک تا دانشگاه! درست مانند کشورهای اروپایی، تا با آشنایی دختران و پسران با هم از سنین کودکی، عقده های جنسی در طرفین بروز و ظهور پیدا نکند. 4- برداشتن حجاب توسط زنان آزاد اندیش و مدرن. واقعیت این است که در هر کشوری که زنان مجبور به حجاب گذاشتن شدند، مردان بسیار بسیار خشن و پرخاشگر و تماما جستجوگر سکس شدند. چرا که بشر به هر چیزی که از او پنهان شود بیش از اندازه فکر می کند و در دراز مدت تمام فکر و ذکر او به سمت چیزی می رود که از او پنهان کرده اند! و بدین ترتیب مشاهده می کنید که تمام زندگی مردان عربستان در سکس و همسر گزینی بیشتر و کنیز بازی و ... به مانند صدر اسلام خلاصه می شود! تعداد همسران بزرگان صدر اسلام از شمارش خارج شده است!
5- آزادی کامل روابط عشقی وعاشقی بین پسران و دختران بعد از سن 15 سالگی
6- ارزش نشمردن بکارت در دختران و از بین بردن بکارت در سنین بلوغ حتی توسط خود دختران. همانند ختنه کردن پسران که پوست اضافی آلت جنسی خود را بر می دارند و حتی برایش جشن ختنه سوران هم می گیرند، بدین ترتیب می توان جشن پرده برداری را هم برای دختران مجرد به سن بلوغ رسیده ترتیب داد.
7- خوار شمرده شدن ازدواج با زنان باکره توسط مردان و پرهیز مردان از ازدواج با زنان باکره اگر این فرهنگ در جامعه نهادینه شود بسیاری از مشکلات جنسی در جامعه ما خودبخود برطرف خواهد شد.
8- کثیف نپنداشتن سکس در گفتگوهای روزمره و فاسد و هرزه نخواندن کسانی که دوست دارند با افراد مختلفی سکس داشته باشند
9- پرهیز شدید از بکار بردن واژه های جنده و فاحشه برای دخترانی که دوست دارند رابطه آزاد جنسی داشته باشند. یاد بگیریم که جنده یا فاحشه کسی است که خدمات جنسی در ازای دریافت پول ارائه می دهد که آن هم در جای خود قابل احترام است و جنده یا فاحشه بودن کسی در واقع مشکل جوامع بشری است که عُرضه ایجاد کار و شغل برای همه را ندارد تا افراد مجبور به تن فروشی برای کسب در آمد نشوند. بنابراین دختری که دوست پسر دارد و با او سکس می کند این جندگی یا فاحشگی نیست! شعور داشته باش بفهم این چیزها را اگر نمیدانی و در گفتار روزانه این واژگان ضد زن را به کار نبر!
10- استقلال مالی کامل زنان از مردان با پیش قدم شدن زنان در پرداخت صورت حساب ها هنگام قرار ملاقات در رستوران ها و کافی شاپ ها. در کشورهای اروپایی حتی زنان و مردانی که با هم ازدواج می کنند و زندگی مشترک برقرار می کنند بسیاری از هزینه های خود را دونگی حساب می کنند! هر کس حساب خودش را خودش پرداخت می کند تا زمینه بردگی زنان از میان برود!
11- حذف مهریه از ازدواج و آسان کردن ازدواج برای همگان
12- طلاق گرفتن از آب خوردن هم راحت تر! تا کسی مجبور نباشد به زور با کسی زندگی کند. همچنین طلاق گرفتن امری خوار و زشت و ناپسند ترویج نشود، تا افرادی که با هم نمی سازند به راحتی از هم جدا شوند و زندگی جدیدی با کس دیگری آغاز کنند. 13- کار کردن و به دست آوردن درآمد توسط زنان! واقعیت این است که محتاج کردن زنان به حقوق شوهران و جیره خوار کردن آنها اولین گام برای توسری خور بار آمدن زنان و بهره کشی جنسی از آنها در طول تاریخ بوده است. این معادله باید تغییر کرده و زنان هم به جمع نیروی کار حقوق بگیر بپیوندند تا استقلال مالی پیدا کنند و ما شاهد ظهور بانوان آزاده نسل جدید باشیم.
14- بوسیدن دختران و پسران عاشق، یکدیگر را در خیابان ها و در ملا عام. به مانند همه کشورهای اروپایی و آسیایی مدرن، بوسیدن دختران و پسران در خیابان، باعث می شود تا این مسائل به اموری بدیهی تبدیل شده و یک فتح الفتوح برای افراد محسوب نشود که بخواهد روزی برای آنها عقده شود و چون به آن نمی رسند شروع به فحاشی و پرخاشگری و تجاوز و اسید پاشی و چاقوکشی و ... بکنند! 15- دست دادن و در آغوش کشیدن زنان و مردان در هنگام دیدارهای تازه. به مانند کشورهای اروپایی و آسیایی مدرن هرگاه زن یا مردی دوست یا غریبه را برخورد می کنید با هم دست داده و همدیگر را در آغوش گرفته و لبخند بزنید و ابراز محبت کنید. نترسید! شما اولین نفر که قرار است این کار را بکنید نیستید! همه دنیای کشورهای مدرن امروزه اینگونه با هم ملاقات می کنند. و میلیاردها نفر این تابوها را کنار گذاشته و در صفا و صمیمیت با هم زندگی مدرن می کنند. 16- راه اندازی سازمان های دولتی و خصوصی مخصوص حمایت از زنان و دختران مجرد با ارائه سرویس های رایگان مشاوره و خدمات پزشکی به دختران و زنان مجرد.
*****
و ده ها تابوی مزخرف و عقده جنسی پرور دیگر که باید شکسته شود و به جایش رفتارها و باور ها و عقاید و دانش های مدرن جایگزین شود تا ما ایرانیان سر از این دو واژه "ک*یر و ک*س" که فکر و ذهن و همه کار و زندگی ما را اشغال کرده برداریم، و با خیال راحت با هم رابطه صمیمانه داشته باشیم و بعد از آن به زندگی و کار خود برسیم تا کشوری صنعتی و مدرن برای خود ایجاد کنیم!
آنقدر که ما ایرانیان ساکن در دوران سیاه جمهوری اسلامی دنبال سکس بودیم هیچ ملت دیگری اینچنین آشکارا در همه جا به دنبال آن نبود! لعنت بر آموزه های سیاه مذهبی و تابوهای اجتماعی که از ما موجوداتی عقده ای و فحاش و کتک زن و چاقوکش و اسیدپاش و پرخاشگر ساخت.
نام ایران و نام کوروش و نام فردوسی سه نامی هستند که آخوندها و پان ترک ها و دیگر تجزیه طلبان با شنیدن آنها کهیر می زنند! واقعا چرا اینچنین است؟!
ارتش سبز
دیر
نیست زمانیکه ایرانیان بفهمند آخوندها و اسلام شان بزرگترین تهدید برای امنیت ملی آنها
هم ردیف پان ترکان و دیگر تجزیه طلب ها بوده است. دلیل این ادعا هم این است
که آخوندها با از بین بردن و خوار شمردن ارزش های ملی و پهلوانی و جشن ها و شادی ها و سنت
های ملی و باستانی و تاریخی کشور ما که باعث ایجاد ریشه های مشترک در کشور ما بین مردم شده است، زمینه گسست اقوام مختلف و بی میلی آنها به سرزمینشان را فراهم کرده اند و این عامل باعث می شود که افراد به مرور زمان هیچ گونه حس میهن دوستی و علاقه ای به کشورشان نداشته باشند و با یک اشاره، به جمع دشمنان خارجی یا تجزیه طلب ها وارد شوند که ما در طی سالهای گذشته به مراتب شاهد این کلان میهن فروشی ها توسط افراد زیادی که کوچکترین علاقه ای به میهن خود نداشته اند و دست پروده سیستم آخوندی بوده اند بوده ایم! و همه این میهن فروشی ها از آنجا سرچشمه می گیرد که آخوندها (مخصوصا مراجع تقلید و آیت الله های عظمی شان) تمام دستگاه تبلیغاتی خود را بر ضد ایران و فرهنگ و تاریخ گذشته آن به کار می برند تا بلکه بتوانند اسلام تفسیری مورد نظر خود را جایگزین حس میهن پرستی مردم کنند تا بتوانند بر گرده ملت چند روزی سوار باشند. اما از آنجایی که همه مردم ما زیر بار یک اسلام تفسیری خاص مورد نظر آخوندها نمی روند و ما صدها گونه پیروان مختلف برای ادیان مختلف و حتی دین ناباوران در کشورمان داریم، بنابراین این وسط تنها حمله آنها به ایران و ارزش های ملی است که کارساز واقع می شود و ریشه مشترک و پیوندهای تاریخی مردم کشور ما را از بیخ و بن بر می کند!
من جهت شناخت بیشتر از گروه های ضد ایرانی (به غیر از آخوندها)، چند سالی وارد شبکه های گروه های تجزیه طلب شدم و مطالب آنها را از دور رصد می کردم، مشاهده کردم که این افراد دقیقا مانند آخوندها، کوچکترین علاقه ای که به ایران و تاریخ و فرهنگ آن ندارند که هیچ، بسیار هم نسبت به آن به دیده نفرت نگاه می کنند! اما نکته جالب این مشاهدات من آنجاست که هم گروه های پان تورک، هم پان کورد و هم پان عرب، به هیچ وجه انتقادی نسبت به آخوندها و اسلام و عملکرد وحشیانه و ویرانگر 33 سال گذشته آنها در ایران ندارند و اتفاقا مسلمانان معتقدی هم هستند و این مجموعه اعمال آخوندها را برای خود نعمت بزرگی می شمارند چون بزرگترین ضربه را به میهن پرستان ایرانی وارد کرده است! و همه نفرت و کینه آنها از ایران و نام های ملی چون ایران و فردوسی و کوروش و پارسی است!
از
طرفی هم مشاهده می کنیم که خود اسلام باگ (حفره) های فراوانی دارد که باعث شده است مسلمانان به گروه های مختلفی تقسیم شوند طوری که هیچ یک از گروه های مسلمانان، دیگر مسلمانان را به مسلمانی قبول ندارند (اگر شما این حرف را قبول ندارید که واقعا نمی شود بحث دیگری با شما کرد! متاسفم!)، همچنین گروه های
غیر مسلمان نظیر زرتشتی ها و مسیحی ها و یهودی ها و دین ناباوران هم از نبود آزادی کامل در
سرزمینی که اسلام و آخوندها در آن حاکم هستند به عذابند و دلخورند!
بنابراین آخوندها و اسلام و ایدئولوژی ایران ستیز آنها بزرگترین
تهدید ملی برای کشور ایران هستند، چراکه این اسلام شان واقعا در وهله اول تعریف مشخصی ندارد و همه چیز آن بر پایه تفسیر است و همین باعث گروه بندی مختلف درون مسلمانان و پیدایش اختلاف های زیاد در بین آنها شده است. از طرفی هم تنها عامل وصل بودن مردم مختلف یک کشور به هم که شامل پیروان ادیان متفاوتی می باشند، همانا آیین ها و سنت ها و تاریخ ها و بزرگان و جشن های مشترک آنها است که این موارد همگی توسط این جماعت آخوندها مورد حمله و تحقیر شدید قرار گرفته است، و دارد نسلی را کم کم در ایران پدید می آورد که هیچ دلبستگی و علاقه ای به ایران و ارزش ها و تاریخ و فرهنگ و ادبیات و هنر آن ندارد و اگر ما تدبیر قوی در مقابل این جریان شوم بسیار خطرناک و موذی نداشته باشیم و اقدام عملی و فوری در مقابل اعمال تجزیه طلبانه و ضد ایرانی آخوندها نکنیم و با یاری هم آنها را از میهن فروشی و کوباندن ارزش ها و سنت های ملی ایرانی باز نداریم، سرزمینمان را که روزی با رشادت ها و دلاوری ها و جان فشانی های ایرانیان در طول تاریخ از چنگال پلید اسکندرهای مقدونی و سپاهیان اعراب صدر اسلام و مغول ها و محمود افغان ها و عثمانی ها و صدام ها و حرامیان و ... حفظ کردیم را مُفت مُفت خواهیم باخت!
بنابراین مشاهده می کنید که این جماعت آخوندهای ایران ستیز که حتی در بین خودشان با دیگر مسلمانان هم اختلافات شدید و بنیادی دارند، با حمله به ارزش ها و قهرمانی ها و جشن ها و شادی ها و سنت های ملی ما ایرانیان که باعث پیوند و اتحاد مردمی در کشور ما بوده است و خوار شمردن
آنها، زمینه اتحاد و علاقه ملی بین مردم کشور ما به ایران را از بین برده و توپ را در نهایت به زمین
تجزیه طلبان تیزدندان و فرصت طلبان تاریخی پرتاب کرده اند!
امیدوارم برای فهمیدن این موضوع حیاتی که ما از جانب آخوندها در حال تکه پاره شدن هستیم، مجبور به دادن تاوان هایی از این سنگین تر که تابحال داده ایم نباشیم!
باید به خود بیاییم و زنگ ها را شدیدا به صدا در بیاوریم و جنبش های ملی آگاهی رسانی جهت رهایی از چنگال ایران ستیزان در لباس دین به راه بیاندازیم!
هم میهن مسلمان گرامی! اگر شما مسلمان معتقدی هستید، این جای خودش باور بفرمایید کاملا محترم است، اما خواهش می کنم از شما که در مقابل آخوندهایی که ارزش های ملی کشور ما را خوار و کوچک می کنند و با جشن های ملی و سنت ها و ریشه های مشترک مردم ما دشمنی می ورزند، دلیرانه بایستید و مشت های خود را گره کرده در دهان این از هم پاشندگان اصلی ایران بکوبایند! مسلمان باشید اما سر در مقابل آخوندهایی که ارزش های ملی و پهلوانی و سنتی و جشن های ملی ما را خوار می کنند فرو نیاورید! مسلمان باشید اما نگذارید عده ای فرومایه و ایران ستیز در لباس دین کاری را که اسکندرها و اعراب و مغول ها و عثمانی ها و صدام ها و حرامی ها نتوانستند بکنند را انجام بدهند!
ارتش سبز برای تکمیل ادعای خود مبنی بر همدستی آخوندها با دشمنان و تجزیه طلبان و فرصت طلبان تاریخی، اقدام به انتشار بخش هایی از اندیشه های ضد ایرانی (و همسو با افکار تجزیه طلبان) آخوندهای اعظم حاکم بر مردم ایران در دوران سیاه جمهوری اسلامی می کند. دردناك تر اينجاست که این افراد تمام امورات زندگی خود را از پولهایی که از دسترنج مردم ساده اندیش ایران با نام های خمس و زکات و وجوهات شرعیه و ... می گیرند می گذرانند! در واقع حاصل دسترنج ایرانیان را بالا می کشند و افکار ضد ایرانی همسو با تجزیه طلبان در راستای نابودی کامل ایران گسترش می دهند!
**********
بخشی از اندیشه های ضد ایرانی ایران ستیز بزرگ، آیت الله سید علی خامنه اي به گزارش خبرگزاري ايرنا درباره جشن چهارشنبه سوری:
حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب به سوالات مردم درباره مراسم
چهارشنبه آخر سال پاسخ دادند. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، این
استفتاء که در پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری منتشر شده، به شرح
ذیل است:
سوال: نظر جنابعالى درباره چهارشنبه سورى چیست؟
جواب) علاوه بر آنکه هیچ مبناى شرعى ندارد، مستلزم ضرر و فساد زیادى است که مناسب است از آنها اجتناب شود.
علاوه
بر استفتاء رهبر معظم انقلاب، از دفتر برخی مراجع عظام تقیلد نیز در این
زمینه سوال شد که پاسخ دادند: مراسم چهارشنبه آخر سال، علاوه بر اینکه
مبنای شرعی ندارد، نوعی آتش پرستی است و خواندن اشعاری مانند " زردی من از
تو و سرخی تو از من" مصداق حاجت خواستن از آتش است.
- بخشی از اندیشه های اهرمینی و ضد ایرانی ایران ستیز بزرگ آيت الله نوري همداني از مراجع تقليد:
«کتاب‌هاي شعر مولانا را بايد تنها به خاطر اهميت آن در ادبيات مي‌توان در کتاب‌هاي درسي مورد استفاده قرار داد. چرا که در آثار مولانا، سخنان بسيار بيهوده‌اي که با اصول و اعتقاداتمان هم‌خواني ندارد، بسيار يافت مي شوند.» آيت ا. . . نوري همداني، در ديدار با مسؤولان كانون‌هاي قرآني دزفول گفت: «افرادي چون شيخ عطار، بايزيد بسطامي، معروف كرخي، شقيق بلخي، جنيد بغدادي، فضيل‌بن اياز و مولانا جلال‌الدين محمد بلخي معروف به مولوي جزو هفتاد و دو فرقه‌ي صوفيه‌اند كه همه راه باطل رفته‌اند و دشمنان اهل بيت (ع) هستند.»
- بخشی از اندیشه های ضد ایرانی ایران ستیز بزرگ آيت الله صافي گلپايگاني از مراجع تقليد:
«همان اندازه که برگزاري کنگره هايي مثل علامه بلاغي براي اسلام و جامعه اسلامي مفيد است برگزاري کنگره هايي مثل مولوي تاسف بار است.» «امتي كه در آن موسيقي و آلات موسيقي وجود داشته باشد، رستگار نخواهد شد!» آيت ا. . . صافي گلپايگاني، پنج شنبه بيستم ارديبهشت‌ماه 86 در ديدار شماري از خيران مدرسه‌ساز: «ساخت مدرسه موسيقي نه تنها براي جامعه مفيد نيست، بلكه كار حرامي است.»
- اندیشه های ضد ایرانی آيت الله مرتضي مطهري پيرامون جشن هاي ايراني:
«نياكان ما در گذشته چنين مي کردند ما هم چنين مي کنيم. چهارشنبه آخر سال مي شود، آخر سال شمسي، چهارشنبه آخر اسفند ماه مي شود. بسياري از خانواده ها، که بايد بگويم: «خانواده هاي احمق ها!»، بسياري از خانواده هاي احمق ها ديالا آتشي روشن مي کنند، هيزمي روشن مي کنند، بعد آدم‌هاي سر و مرو گنده، با اين هيکل هاي نمي دانم چنين و چنين، از روي آتش مي پرند. اي آتش زردي من از تو سرخي تو از من. آه اين چقدر حماقت است. خب چرا چنين مي کنيد؟ آقا يک سنت است مال ما مردم. از قديم پدران ما چنين مي کردند. قرآن مي گويد: اولوکان اباهم لايعقلون شيأ. اگر هم پدران و گذشته تان چنين کاري مي کردند، شما وقتي مي بينيد يک کار احمقانه است و دليل خريت پدران شما است! روشو بپوشيد. چرا دو مرتبه اين سند حماقت را سال به سال تجديد مي کنيد. اين فقط يک سند حماقت است، که هي کوشش مي کنيد که اين سند حماقت را هميشه زنده اش نگاه داريد. مائيم که چنين پدران احمق داشتيم!»
آيت الله مطهري در اين سخنان دو دقيقه اي، 9 بار ملت ايران را يا احمق يا خر مي نامد! چرا؟ براي اينکه ملت ايران، هزاران سال قبل از ظهور اسلام، يک آداب و سنن ملي دارند که نه به فردي و نه به جامعه آسيبي مي رساند و در كل يک جشن شادي و سرور است!
- اندیشه مریض و بیمارگونه یک ایران ستیز بزرگ دیگر درباره بزرگ مرد ایران زمین؛ فردوسی، برگرفته از کتاب ِ نور ِ ملکوت ِ قرآن – تالیف آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی/ جلد چهارم / بحث ِ نهم:
زنده کردن لغات فارسی باستانی، برگشت از تعالیم قرآن است!
انجمن و مؤسّسه‌ای بود برای این امور که با وزارت معارف و فرهنگ رابطه داشت؛ و برای از بین بردن لغات عربی و فرهنگ اسلام نهایت سعی و کوشش را داشتند. و در اداره‌ی فرهنگستانی که پشت مدرسه‌ی سپهسالار بود، برای این موضوع مال ملّت بیچاره را می‌خوردند و می‌بردند. نام قبرستان را گورستان، و اجتماع را گردهمایی، و جمعه را آدینه، و وسائل ارتباط جمعی را رسانه‌های گروهی، ... اینها همه برای دور کردن مردم از لغات قرآن است. برای قطع رابطه و بریدن با نهج البلاغه است. برای عدم آشنایی مردم به جمعه و جماعت است. برداشتن «طاء» از کلمات و به جای آن «تاء» نهادن، مانند تبدیل کتابت لفظ طهران به تهران روی همین زمینه است ... برای ریاضیات از جبر و حساب استدلالی و فیزیک و شیمی در نمره‌ی امتحانی ضریب می‌گذارند؛ و برای عربی نه تنها ضریب نمی‌گذارند، آن قدر آن را بدون اهمّیت و در درجه‌ی پست می‌گذارند که وجود و عدمش مساوی می‌باشد.... این همه سر و صدا برای عظمت فردوسی، و جشنواره و هزاره و ساختن مقبره، و دعوت خارجیان از تمام کشورها برای احیاء شاهنامه، و تجلیل و تکریم از این مرد خاسر زیان بُرده‌ی تهیدست برای چیست؟!
برای آن است که در برابر لغت قرآن و زبان عرب که زبان اسلام و زبان رسول الله است، سی سال عمر خود را به عشق دینارهای سلتان محمود غزنوی به باد داده و شاهنامه‌ی افسانه‌ای را گرد آورده است ... تبلیغات برای فردوسی و شاهنامه، تبلیغات علیه اسلام است. فردوسی با شاهنامه‌ی افسانه‌ای خود که کتاب شعر (یعنی تخیلات و پندارهای شاعرانه) است خواست باطلی را در مقابل قرآن عَلم کند؛ و موهومی را در برابر یقین برسر پا دارد. خداوند وی را به جزای خودش در دنیا رسانید و از عاقبتش در آخرت خبر نداریم. خودش می‌گوید:
بسی رنج بردم در این سال سی /
عجم زنده کردم بدین پارسی /
چو از دست دادند گنج مرا /
نبد حاصلی دسترنج مرا/
ما در زمان خود هرکس را دیدیم که خواست عجم را در برابر اسلام عَلم کند، و لغت پارسی را در برابر قرآن بنهد، با ذلّت و مسکنتی عجیب جان داده است. فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الابْصَار!
اندیشه های ضد ایرانی ایران ستیز بزرگ آیت الله مکارم شیرازی از مراجع تقلید درباره سیزده به در ایرانیان:
آیت ا… مکارم شیرازی ذیل سوال ۱۶۰۱ جلد سوم استفتائات، دیدگاه خود را درباره‌ی «سیزده به در» چنین بیان می کند: من مراسم خرافی «سیزده به در» را بررسی کرده ام، سرچشمه آن به لحاظ تاریخی به اصحاب الراس می رسد و در قرآن به آن ها اشاره شده است. همچنین در تفاسیر به اصحاب الراس اشاره شده است و در شرح های نهج البلاغه نیز درباره آن ها آمده است که ۱۲ شهر و آبادی بود که هر کدام آن ها به نام یکی از ماه های سال خورشیدی نامیده شده بود، آیین این مردمان بت پرستی بود و درختان صنوبر را پرستش می کردند. زیرا صنوبر منبع درآمد خوبی برای آن ها بود. برنامه مردم این شهرها این بود که آن ها یک روز در شهر فروردین جمع می شدند و مراسم جشن و شادی داشتند. آن گاه مردم به شهر اردیبهشت می رفتند و در آن جا مراسم داشتند تا این که به آبادی اسفند می رسیدند و ۱۲ شهر تمام می شد. روز سیزدهم مردم این شهرها و آبادی ها از محل سکونت خود خارج می شدند و به بیابان ها می رفتند و مراسم روز سیزده را با جشن و پایکوبی و رقص و با انواع مفاسد برگزار می کردند؛ بنابراین «سیزده به در» سنتی است که از بت پرستان باقی مانده است، همان طور که در مراسم شب چهارشنبه سوری احترامی برای آتش قائل می شوند که سنتی است از آتش پرستان.
اندیشه های ضد ایرانی چند ایران ستیز دیگر درباره جشن بزرگ چهارشنبه سوری ایرانیان:
آیت الله جعفر سبحانی از مراجع عظام تقلید نیز مراسم چهارشنبه آخر سال را نوعی خرافه و اعمال آن را خلاف شرع و عقل دانست.
وی اظهار داشت: قرآن مجید می‌فرماید یکی از اهداف بعثت پیامبر این است، غل و زنجیری که بر افکار مردم بسته شده بود را باز کند. وی اضافه کرد: مراد از غل و زنجیر، آداب و رسوم جاهلی است که هیچ اثری در اخلاقیات و زندگی انسان ندارد. از این رو، پیامبر اسلام تمام رسوم جاهلیت را که به ضرر انسان بود، لغو کرد. آیت الله سبحانی، مراسم چهارشنبه آخر سال را یکی از این رسوم غلط برشمرد و افزود: مراسم آخرین چهارشنبه سال، به نحوی که در ایران رسم شده، جهل است و ضررهای آن برای همه مشهود است. این مرجع تقلید خاطر نشان کرد: متاسفانه به خاطر همین رسوم غلط، جوانان زیادی زخمی و کشته می‌شوند و پدران و مادران آنها در سوگ آنها می‌نشینند. آیت‌الله سبحانی با بیان اینکه عقل و شرع به هیچوجه این آداب غلط را نمی‌پسندد، تصریح کرد: همه انبیا و اولیای الهی آمدند تا با خرافات مبارزه کنند و مراسم چهارشنبه آخر سال هم نوعی خرافه است. وی با اشاره به برخی اعمالی که در چهارشنبه سوری انجام می‌شود، گفت: پریدن از روی آتش و گفتن برخی جملات به هیچوجه درست نیست. این مرجع تقلید از مردم خواست مراقب اعمالشان باشند و در چهارشنبه آخر سال سال، دچار مسایل خلاف شرع و عقل نشوند.
حجت الاسلام و المسلمین " سید هاشم حسینی بوشهری"، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز با تاکید بر اینکه جوانان و مردم باید تنها دنبال مسایلی باشند که در دین اسلام و مکتب اهل بیت(ع) بر آنها تاکید شده است، گفت: برنامه چهارشنبه آخر سال، هیچ مبنای عقلی و دینی ندارد. وی با بیان اینکه نباید مسایل اصلی را رها کنیم و دنبال خرافات برویم، اظهار داشت: برنامه چهارشنبه آخر سال برای جوانان و جامعه تبعاتی دارد و باعث ناهنجاری های اجتماعی خواهد شد. این عضو مجلس خبرگان رهبری از نسل جوان و مردم خواست در برنامه هایی که از طرف بزرگان، مورد نهی و سرزنش قرار گرفته است، شرکت نکنند.
منبع: ایرنا
و از این دست مزخرفات در چنته آخوندهای جنیایتکار و میهن فروش و ضد ایرانی که خود همه نوع جنایتی کرده اند و دست پلیدشان به خون ایرانیان بسیاری آغشته است می توانید یافت نمایید.
- دستور نابودی نقاشی های با موضوع شاهنامه فردوسی در شهر مشهد به دستور آیت الله ایران ستیز علم الهدی:
در اقدامی بی‌سابقه بزرگترین نقاشی دیواری کشور در مشهد به مساحت دو هزار و
200 مترمربع با موضوع "داستان‌هايي از شاهنامه "در میدان فردوسی شهر مشهد
پاک شد.
نقاشی دیواری میدان فردوسی مشهد به مساحت دو هزار و
200 مترمربع و با
موضوع شاهنامه فردوسی یکی از طولانی ترین نقاشی های دیواری کشور بود پس از
گذشت چند ماه از بهره برداری به صورت شبانه کاملا پاک شد.
آیت الله خزعلی: مردم مسلمان ایران باید عید غدیر را به جای عید نوروز به عنوان عید بزرگ خود برگزینند. آیت الله مصباح یزدی: ایران بدون اسلام اهمیتی برای فدا کردن جان ندارد. فرمانده سپاه کهکیلویه خواستار تخریب مجسمه آریو برزن شد.
.... و انبوه مطالب روزانه ای از این دست که توسط رسانه های وابسته به حکومت و آخوندها بر ضد ارزش های ملی ایران و ایرانیان تولید می شود که حقیقتا دیگر نتوانستم در کپی پیست کردن آنها برای شما در این بخش ادامه دهم! همین اراجیفی که مستند ارائه کردم خود گویای عمق فاجعه است! امیدوارم باعث ایجاد تلنگری برای بیداری شما در مقابل این جریان موذی شوم شود!
**********
ملاحظه مي كنيد از طرفي ما فرهنگ، هنر، سنت ها و هنرمندان و نویسندگان و شاعران و بزرگانی داريم كه توانسته اند پس از تحمل رنج و سختي هاي زياد در طي ساليان دراز، خود به تنهايي بدون كمك مالی از جانب مردم اين سلسله فرهنگی-ادبی-هنری را تا بدین جا در ایران حفظ كنند و از طرفي مردمان سرزمين ما نيز خواسته يا ناخواسته، با ترس يا بدون ترس قسمتي از درآمد خود را مرتب به جیب آخوندهایی سرازیر می کنند كه بدون هیچ گونه كار و تلاشي، تنها ثمره بودن آنها خرابي و ويراني، تفرقه افكندن، تكفير كردن، ناسزا گفتن به بزرگان ادبی و هنری و در نهایت ضربه زدن به دستاوردهاي ملی ایرانیان همسو با تجزیه طلبان است.
1- آیا وقت آن نرسیده است تا چاره ای اساسی به حال این آخوندهای ضد ایرانی، این بزرگترین سوراخ امنیتی در پیکره ایران بنماییم؟! آنها که با نفوذ از طریق لباس دین در درون ما، و انجام آسان اقدامات ضد ایرانی شان زمینه بی میلی و بی حسی مردم نسبت به ایران را به وجود آورده اند تا در آینده نزدیک ایران ما طعمه درندگان شود. خواهش میکنم تا دیر نشده حساب خداپرستی و یکتاپرستی را از این درندگان وحشی خونخوار ایران ستیز جدا کنید! ما می توانیم خداپرست و یکتاپرست باشیم اما به این یاوه گویان و ایران ستیزان که در لباس دین در آمده اند و کارهایی که بزرگترین دشمنان ایران نتوانستند بکنند را به راحتی در حال انجام هستند نه بزرگ بگوییم و آنها را برای همیشه به زباله دانی تاریخ پرتاب نماییم.
2- آیا اگر صدام حسین یا شیخ های عربستان و امارات متحده عربی چنین حرفهایی را درباره سنت های ایرانی و جشن ها و ادبیات ما می گفتند اینچنین بِر و بِر گوشه ای می نشستیم و تجاوز این متجاوزین را نظاره گر می بودیم؟! براستی آیا موقع آن نیست تا این فتنه و فریب بزرگ تاریخی که از داخل ما را گول زده و خورده و نفهمیده ایم را از سر مردم و کشور خویش باز کرده و به زباله دانی تاریخ برای عبرت آیندگان بسپاریم؟
3- آیا ایران باید به دست دشمنانش تکه پاره شود تا ما به خود بیاییم و سپس برای میهن از دست رفته خویش عزاداری کنیم؟ کاری که آخوندها به خوبی به ما یاد داده اند!؟
شرم و ننگ بر ما اگر بگذاریم این ایران ستیزان در آمده در لباس دین، کاری را که صدام حسین و چنگیز مغول و عثمانی ها نتوانستند با ما بکنند را انجام بدهند!
