۱۳۹۰ اسفند ۱۵, دوشنبه

سیاست "اردنگی و سیفون" در مواجهه با سیاست مداران خطاکار: با هیچ سیاست مدار خطاکاری نباید به هیچ وجه تعارف بکنیم!

یکی از بزرگترین اخلاق های کثیف ما ایرانیان در یکصد سال گذشته، تعارف کردن با سیاست مداران در عرصه سیاست بوده است! در صورتیکه در عرف سیاست نوین، اگر سیاست مداری بر خلاف خواست مردمش رفتار کرد باید به او یک اردنگی زد و در مستراح تاریخ، سیفون را بر روی او کشید تا عرصه برای سیاست مدار جوان تر و مدرن اندیش تر بعدی تمییز و آماده شود!

ما هنوز یک مساله بنیادی را نفهمیده ایم که این ما نیستیم که به سیاست مداران نیاز داریم، بلکه این سیاست مدارن هستند که به ما باید نیاز داشته باشند! اما مشاهده می کنیم که به دلیل تعارف بازی ما مردمان در سیاست، امروز 75 میلیون نفر انسان که می توانستند در جهان خوش بدرخشند، بازیچه چند سیاست مدار واقعا بی عرضه و بی مصرف شده و آبرو و حیثت ایران و ایرانی در هشت گوشه دنیا نزد همه کشورها از بین رفته است و همه از کشور ما به بدی یاد می کنند!

ای ایرانیان تغییر کنید!
ای ایرانیان عوض شوید!
ایران ما در خطر نابودی کامل است! 
کشور عراق را ببینید!
فردای ما هم این چنین است اگر به خود نیاییم!
بپا خیزید و با سیاست مداران کوچکترین تعارفی نداشته باشید! 
نگذارید آب خوش از گلوی سیاست مداران پایین برود! 
وظیفه آنها این است که خواسته های ما را پیروی و دنبال کنند!
نه اینکه ما بدنبال آنها باشیم و التماس کنیم!
به عنوان مثال سید محمد خاتمی به مردم پشت کرد و بر خلاف خواست عمومی که رای ندادن در انتخابات مجلس بود رفت و رای داد، خب آدم که قحط نیست، یک اردنگی به او برای همیشه باید زد و سیفون را بر رویش کشید!
با کسی نباید در عرصه سیاست تعارف داشته باشیم!
باید این را بفهمیم!
برای نفهمیدن این موضوع ساده جان ها و مال ها و آبرو ها از دست داده ایم!
شوخی نیست باور کنید!
باید به دور بیاندازیم این سیستم مزخرف تعارف بازی و مماشات و مصلحت بازی در سیاست را!
سیاست مدار خیانت کرد، به وعده اش عمل نکرد، دزدی کرد، رشوه گرفت، بدون هیچ بخشش و بزرگواری باید اردنگی اش بزنیم و سیفون را بر رویش بکشیم تا حساب کار دست بقیه سیاست مداران آینده هم بیاید!
آخر این چه وضعش است؟!
این چه بدبختی است یقه ما را گرفته است و ما صد سال است دور خودمان برای رسیدن به آزادی می چرخیم و وضع هر روز گوه تر از دیروز می شود؟!
آخر بس است!
بیدار شوید!
کمی جدی باشید!
با کسی تعارف در سیاست نکنید!
از بس شل جنبیدیم و "ان شالله گربه است" و "هیس! مصلحت نیست" و "در مقطع حساسی هستیم و باید سکوت کنیم" گفتیم این بلاها سرمان آمد!
ایران ما در خطر نابودی کامل است!
علاوه بر سایه جنگ که بر سر کشور ماست،
میلیون ها ایرانی نخبه و تحصیل کرده و پولدار از ایران فرار کرده و مهاجرت کرده اند! امروزه کشوری در دنیا نیست که ده ها و صدها هزار و گاه میلیون نفر جامعه ایرانی نداشته باشد!
همه اینها از بی عرضگی خودمان است که باعث فرار نخبگان شده است!
 
به خودمان بیاییم! تغییر کنیم! با کسی شوخی نداشته باشیم!
وقتی صحبت از دست رفتن سرزمینمان ایران است، شخصی مثل سید محمد خاتمی که خودش هم نمی داند که چه می خواهد به چه درد ما می خورد! اردنگی و سیفون! خلاص! برویم سراغ سیاست مدار بعدی!
همان طور که امثال سلمان فارسی را به دلیل خیانت بزرگشان به ایران در مستراح تاریخ سیفون کشیدیم!
همان طور که به مسعود رجوی و گروهک زوار در رفته خائن وطن فروشش اردنگی زدیم و سیفون را بر رویشان کشیدیم!
همین طور باید ته مانده ساواکی ها را سیفون کشیده و به مستراح بریزیم!
همین طور باید که کمونیست ها و چپی ها و توده ای ها را اردنگی بزنیم و سیفون بکشیم!
همین طور باید گروهک خامنه ای و باند احمدی نژاد را اردنگی بزنیم و سیفون بکشیم و به هیچ وجه دیگر به آنها بها ندهیم!

در همه حال جدی باشید و با هیچ سیاست مداری خودمانی نشوید! حتی اگر کوروش و داریوش بزرگ باشند!
بنی صدر یا رضا پهلوی یا خاتمی یا حتی موسوی و کروبی و نمایندگان مجلس، شهرداران شهرها ... نمی دانم هر کس! هر کس که سیاست مدار شد!

هر کس که سیاست مدار شد و روزی به مردم و کشورش خیانت کرد، حرف مزخرف زد، به وعده اش عمل نکرد، بر خلاف خواست مردمش حرکت کرد، دزدی کرد، رشوه گرفت، جلوی دوربین تلویزیون ها دست توی دماغش کرد .... اردنگی و سیفون!

زندگی ما شده است التماس کردن به سیاست مداران!
آخر یعنی که چه!
از بس آنها را لوس و بی مزه و خنک بار آورده ایم توی صورت خودمان کم مانده ادرار کنند و پوزخند بزنند!

اما در کره جنوبی سیاست مداری که فرضا 10 هزار دلار رشوه گرفته است از شرم مردمش خودکشی می کند!
اما اینجا میلیاردها دلار غیب که می شود تازه سیاست مدار ما از ما مردم طلب کار هم هست!
در آلمان سیاست مدار از اینکه احتمال می دهد شاید مردمش کمی از او ناراحت شده باشند، شرم می کند و استعفا می دهد!
اما اینجا ما مردم به سیاست مداران گویا از روز ازل بدهکاریم اصلا!

چقدر بی عرضگی آخر!
جمع کنید این بساط تعارف بازی در سیاست را!
کیش شخص پرستی را رها کنید! سیاست مداران را نپرستیم! بلکه از آنها باید سخت کار بکشیم! کاری کنیم که محتاج ما باشند به جای اینکه ما التماس آنها بکنیم!
ای خاک بر سر شما اگر این رفتار کثیف را ادامه بدهید!
شرم بر شما اگر چنین کنید!
 
خطر بزرگ بیخ گوش ماست!
به فکر ایران ما باشید!
ایران تنها دارایی فرزندان آینده ما ایرانیان است!

به هوش بیایید!

وظیفه سیاست مدار این است که به دنبال ما بدود و به ما خدمات بدهد و پیرو خواسته های مردمش باشد، ولی از بس شُل جنبیدیم ما باید دنبال حضرت آقایان بدویم و در همه حال یا سکوت کنیم یا درود بفرستیم و تو سری بخوریم!

اما زمانیکه یک سیاست مدار مانند آقای محمد خاتمی، بر مسیر خواسته های مردم خویش قدم بر نمی دارد، این سیاست مدار به درد کار کشور ما نمی خورد! اردنگی و سیفون!
خلاص!

کاری بکنید! قبل از اینکه بمب های 15 تنی شهرهای ما را شخم بزنند!
به خودتان بیایید!
چاپلوسی و درود گفتن به سیاست مداران را برای همیشه ترک کنید تا دیگر به این نکبت و بدبختی دچار نشویم!
من نمی دانم وقتی می خواهیم یک کیلو خیار بخریم، یا یک شلوار بخریم یا کرایه تاکسی بدهیم، عرق فروشنده و کاسبکار را در می آوریم و مغازه و محل کارش را خراب می کنیم! اما موقع اصلی ترین جایی که باید مو را از ماست بکشیم (عرصه سیاست) همه چیز را به قربان صدقه گویی و درود گفتن به سیاست مداران خلاصه می کنیم یا سکوت مصلحت آمیز می کنیم!
باید رسما رید به چنین فضایی!
با شما هستم!
سیاست مدار ما هر کسی که می خواهد باشد، وظیفه اش این است که به ما خدمت کند! ما بدهکار او نیستیم!
اندکی مدرن شوید!

این ارثیه شوم بی عرضگی را برای نسل های بعد باقی نگذاریم!
 
 تقاضا در سیاست را عوض کنیم تا عَرضه در سیاست هم عوض شود!

اگر ما شل نمی جنبیدیم و با سیاست مداران تعارف نمی کردیم به این روز سیاه دچار نمی شدیم و مانند مردم سوئد و سوئیس و فنلاند و نروژ و دانمارک غرق در شادی و خوشی بودیم و مرفه ترین مردم جهان می بودیم!

با شما هستم بیدار شوید! تکان بخورید! جدی باشید! با کسی در سیاست تعارف نکنید! با کسی در سیاست خودمانی نشوید! ایران ما در بزرگترین خطر تاریخی خودش قرار گرفته است! آی با شما هستم!

۱ نظر:

ناشناس گفت...

تو فقط بلدی روزه بخونی؟ خب خودت راه بیفت یه کاری بکن . نشستی کنار داری به مردم دستور میدی این کارو بکن اون کارو نکن واقعا فکر کردی که خودت جز حرف زدن کار دیگه ای هم کردی؟