مقاومت آرام که معمولاً عبارت مبارزه منفی مترادف با آن به کار می رود (اگرچه مبارزه منفی در واقع شیوه یی خاص از مقاومت و مبارزه آرام است) عبارت است از استفاده از قدرت برای رسیدن به اهداف سیاسی-اجتماعی از راه تظاهرات نمادین، خودداری از همکاری های اقتصادی یا سیاسی، نافرمانی مدنی، و شیوه های متنوعی که همگی یک نقطه مشترک دارند؛ عدم استفاده از هرگونه خشونت.
در طول تاریخ، نمونه های بسیاری را می توان از این شیوه مبارزه در سراسر جهان سراغ گرفت:
▪ فعالیت های امریکایی ها در ده سال نخست (۱۷۷۵- ۱۷۶۵) انقلاب آن کشور برای کسب استقلال از بریتانیای آرام و شامل برنامه هایی مثل مخالفت با پرداخت مالیات، تحریم واردات محصولات بریتانیایی، چاپ رساله و روزنامه بود؛
▪ ترینیداد، قرن نوزدهم. تظاهرات آرام مردم به لغو سریع تر قوانین بردگی پادشاهی انگلستان (که در آن زمان ترینیداد مستعمره آن بود) انجامید. فعالیت های ضدآپارتاید در آفریقای جنوبی به صورت آرام آغاز شد تا این که قتل عام شارپویل در ۲۱ مارس ۱۹۶۰ فعالانی چون ماندلا را به فکر ضرورت اعمال خشونت انداخت.
▪ در جنگ جهانی اول، دانمارک با وجود آن که رسماً با آلمان ها همکاری داشت، به شیوه مدنی اعتراض هایی را علیه نیروهای آن کشور اعمال می کرد. در بخش صنعت، کارگران سرعت تولید محصولاتی را که ممکن بود به ماشین جنگی آلمان کمک کند پایین آوردند و گاه به طور کامل متوقف ساختند. از نظر فرهنگی هم، مردم به عنوان مخالفت نمادین با حضور بیگانگان، به برگزاری جشن ها و بزرگداشت های گسترده تاریخی و سنت های خود پرداختند.
▪ مبارزات آرام علیه اقدامات نازی ها در جنگ جهانی دوم حتی در خود برلین هم نتایج مثبتی را به بار آورد.
▪ در زمان اشغال چکسلواکی توسط روسیه در سال ۱۹۶۸، مردم آن کشور شیوه مبارزه منفی در پیش گرفتند؛ تابلوهای خیابان ها را رنگ می کردند، منابع آب مورد استفاده روس ها را قطع و ساختمان هایشان را با گل، پرچم و شعارهای مختلف تزئین می کردند.
▪ تجمع های مردمی و پرسروصدای راستی ها در اعتراض علیه سالوادور آلنده در شیلی در اوایل دهه ۱۹۷۰. سروصدای این تجمع ها نه از فریادهای مردم که از کوبیدن آنها روی دیگ و قابلمه های خود بود، که این شیوه اعتراض از آن پس به یکی از شیوه های رایج اعتراض مدنی در کشورهای امریکای لاتین تبدیل شده است.
▪ در فرانسه در سال ۱۹۷۱ دولت با این ادعا که کسی در دشت لارزاک زندگی نمی کند، پروژه یی را برای ساخت اردوگاه نظامی در این منطقه اعلام کرد. کشاورزان محلی که مخالف این نظر بودند به دنبال لانزا دل وستو، فیلسوفی که در حمایت از آنها دو هفته اعتصاب غذا کرد، فعالیت های آرامی را شروع کردند. در سال ۱۹۷۲، کشاورزان ۶۰ گوسفند خود را برای چرا به چمن های زیر برج ایفل آوردند و توجه رسانه های دنیا و گروه های زیادی را به مشکل خود جلب کردند، به طوری که در سال ۱۹۷۳ صدهزار نفر در حمایت از آنها در پاریس تظاهرات کردند. این مبارزات ادامه یافت تا این که در سال ۱۹۸۱ سرانجام این پروژه توسط فرانسوا میتران لغو شد.
▪ اعتصاب علیه پرداخت مالیات به نیروهای اشغالگر توسط ساکنان روستای بیت ساحور در فلسطین در دوران انتفاضه اول در سال ۱۹۸۹.
▪ و باز هم در فرانسه، در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۲، به دنبال نامزدی لوپن و عقاید افراطی او، گروه های بسیاری با وجود عدم باور به شیراک و برنامه های او، علیه لوپن متحد شدند و به تظاهرات پرداختند و حامیان جناح چپ حتی این پیشنهاد را مطرح کردند که رأی دهندگان به نشانه نداشتن حق انتخاب واقعی با پوشیدن دستکش یا زدن گیره لباس به دماغ خود پای صندوق ها بروند که البته این پیشنهاد به دلیل آشکار ساختن نظرات شخصی افراد و امکان باطل شدن آرا در روز رأی گیری عملی نشد.
نافرمانی مدنی که شیوه یی از مبارزات عاری از خشونت به شمار می رود عبارت است از سرپیچی آگاهانه، عمومی و عاری از خشونت از قوانینی خاص به هدف ایجاد تغییرات در قانون یا سیاست های دولت. افراد در این شیوه مبارزه پیامدهای قانونی قانون شکنی های خود را با کمال میل می پذیرند تا نشان دهند که به حاکمیت قانون احترام می گذارند، اما در محدوده همین قوانین، حق اعتراض را برای خود مسلم می دانند.
به این ترتیب گفته می شود نافرمانی مدنی جایی میان اعتراض قانونی از یک سو و فعالیت های انقلابی، اعتراض های نظامی و مقاومت های نظم یافته خشونت آمیز از سوی دیگر قرار می گیرد. مبارزات استقلال طلبانه گاندی در هند، مبارزه علیه آپارتاید در آفریقای جنوبی، مبارزات مارتین لوترکینگ در دهه ۱۹۶۰ در امریکا و فعالیت مخالفان جنگ در زمان جنگ ویتنام از جمله موارد نافرمانی مدنی به شمار می رود.
یکی از چهره های مطرح در مبارزات نافرمانی مدنی «هنری دیوید تورو» امریکایی است که نخستین بار واژه نافرمانی مدنی را در مقاله خود در سال ۱۸۴۸ مورداستفاده قرار داد. در این مقاله، تورو به توضیح دلایل خود در مورد مخالفتش با پرداخت مالیات به نشانه اعتراض علیه برده داری و جنگ مکزیک ـ امریکا پرداخته بود.
در طول تاریخ، نمونه های بسیاری را می توان از این شیوه مبارزه در سراسر جهان سراغ گرفت:
▪ فعالیت های امریکایی ها در ده سال نخست (۱۷۷۵- ۱۷۶۵) انقلاب آن کشور برای کسب استقلال از بریتانیای آرام و شامل برنامه هایی مثل مخالفت با پرداخت مالیات، تحریم واردات محصولات بریتانیایی، چاپ رساله و روزنامه بود؛
▪ ترینیداد، قرن نوزدهم. تظاهرات آرام مردم به لغو سریع تر قوانین بردگی پادشاهی انگلستان (که در آن زمان ترینیداد مستعمره آن بود) انجامید. فعالیت های ضدآپارتاید در آفریقای جنوبی به صورت آرام آغاز شد تا این که قتل عام شارپویل در ۲۱ مارس ۱۹۶۰ فعالانی چون ماندلا را به فکر ضرورت اعمال خشونت انداخت.
▪ در جنگ جهانی اول، دانمارک با وجود آن که رسماً با آلمان ها همکاری داشت، به شیوه مدنی اعتراض هایی را علیه نیروهای آن کشور اعمال می کرد. در بخش صنعت، کارگران سرعت تولید محصولاتی را که ممکن بود به ماشین جنگی آلمان کمک کند پایین آوردند و گاه به طور کامل متوقف ساختند. از نظر فرهنگی هم، مردم به عنوان مخالفت نمادین با حضور بیگانگان، به برگزاری جشن ها و بزرگداشت های گسترده تاریخی و سنت های خود پرداختند.
▪ مبارزات آرام علیه اقدامات نازی ها در جنگ جهانی دوم حتی در خود برلین هم نتایج مثبتی را به بار آورد.
▪ در زمان اشغال چکسلواکی توسط روسیه در سال ۱۹۶۸، مردم آن کشور شیوه مبارزه منفی در پیش گرفتند؛ تابلوهای خیابان ها را رنگ می کردند، منابع آب مورد استفاده روس ها را قطع و ساختمان هایشان را با گل، پرچم و شعارهای مختلف تزئین می کردند.
▪ تجمع های مردمی و پرسروصدای راستی ها در اعتراض علیه سالوادور آلنده در شیلی در اوایل دهه ۱۹۷۰. سروصدای این تجمع ها نه از فریادهای مردم که از کوبیدن آنها روی دیگ و قابلمه های خود بود، که این شیوه اعتراض از آن پس به یکی از شیوه های رایج اعتراض مدنی در کشورهای امریکای لاتین تبدیل شده است.
▪ در فرانسه در سال ۱۹۷۱ دولت با این ادعا که کسی در دشت لارزاک زندگی نمی کند، پروژه یی را برای ساخت اردوگاه نظامی در این منطقه اعلام کرد. کشاورزان محلی که مخالف این نظر بودند به دنبال لانزا دل وستو، فیلسوفی که در حمایت از آنها دو هفته اعتصاب غذا کرد، فعالیت های آرامی را شروع کردند. در سال ۱۹۷۲، کشاورزان ۶۰ گوسفند خود را برای چرا به چمن های زیر برج ایفل آوردند و توجه رسانه های دنیا و گروه های زیادی را به مشکل خود جلب کردند، به طوری که در سال ۱۹۷۳ صدهزار نفر در حمایت از آنها در پاریس تظاهرات کردند. این مبارزات ادامه یافت تا این که در سال ۱۹۸۱ سرانجام این پروژه توسط فرانسوا میتران لغو شد.
▪ اعتصاب علیه پرداخت مالیات به نیروهای اشغالگر توسط ساکنان روستای بیت ساحور در فلسطین در دوران انتفاضه اول در سال ۱۹۸۹.
▪ و باز هم در فرانسه، در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۲، به دنبال نامزدی لوپن و عقاید افراطی او، گروه های بسیاری با وجود عدم باور به شیراک و برنامه های او، علیه لوپن متحد شدند و به تظاهرات پرداختند و حامیان جناح چپ حتی این پیشنهاد را مطرح کردند که رأی دهندگان به نشانه نداشتن حق انتخاب واقعی با پوشیدن دستکش یا زدن گیره لباس به دماغ خود پای صندوق ها بروند که البته این پیشنهاد به دلیل آشکار ساختن نظرات شخصی افراد و امکان باطل شدن آرا در روز رأی گیری عملی نشد.
نافرمانی مدنی که شیوه یی از مبارزات عاری از خشونت به شمار می رود عبارت است از سرپیچی آگاهانه، عمومی و عاری از خشونت از قوانینی خاص به هدف ایجاد تغییرات در قانون یا سیاست های دولت. افراد در این شیوه مبارزه پیامدهای قانونی قانون شکنی های خود را با کمال میل می پذیرند تا نشان دهند که به حاکمیت قانون احترام می گذارند، اما در محدوده همین قوانین، حق اعتراض را برای خود مسلم می دانند.
به این ترتیب گفته می شود نافرمانی مدنی جایی میان اعتراض قانونی از یک سو و فعالیت های انقلابی، اعتراض های نظامی و مقاومت های نظم یافته خشونت آمیز از سوی دیگر قرار می گیرد. مبارزات استقلال طلبانه گاندی در هند، مبارزه علیه آپارتاید در آفریقای جنوبی، مبارزات مارتین لوترکینگ در دهه ۱۹۶۰ در امریکا و فعالیت مخالفان جنگ در زمان جنگ ویتنام از جمله موارد نافرمانی مدنی به شمار می رود.
یکی از چهره های مطرح در مبارزات نافرمانی مدنی «هنری دیوید تورو» امریکایی است که نخستین بار واژه نافرمانی مدنی را در مقاله خود در سال ۱۸۴۸ مورداستفاده قرار داد. در این مقاله، تورو به توضیح دلایل خود در مورد مخالفتش با پرداخت مالیات به نشانه اعتراض علیه برده داری و جنگ مکزیک ـ امریکا پرداخته بود.
منبع: روزنامه اعتماد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر